سال ۱۹۸۸ بود و هنوز روسها مکمل افغانستان را ترک نکرده بودند که اداره سروی زراعت افغانستان در چوکات کمیته سویدن به ریاست پوهاند دوکتور اعظم گل در پشاور شروع به فعالیت کرد. برای انجام سروی زراعت افغانستان سی تن از فارغین فاکولته زراعت را داکتر اعظم گل خان مقرر کرد تا این سی تن در ولایات مختلف افغانستان بروند و سروی زراعت افغانستان را برای اولین بار انجام بدهند. برای اینکه دهاقین حاضر به ارائه معلومات و پاسخ به سوالات سرویران شوند باید سرویران برای دهاقین مطابق ضرورت کمی ادویه زراعتی، خدمات تخنیکی و مشاورت های ترویجی بدهند بنآ داکتر اعظم گل یک ابتکار بزرگ نمود و برای ما سی تن فارغین فاکولته زراعت که بعضی همکاران ما حتی بیست سال قبل از آن سال از فاکولته فارغ شده بودند کورس Refresher یا کورس “یادآوری” را برای مدت تقریبآ چهارماه در انستیتوت زراعت پشاور تحت نظر و رهنمایی استادان مجرب دانشکده زراعت پشاور و انستیتوت زراعت پشاور دایر نمود. در این کورس چهار مضمون اساسی فاکولته زراعت که عبارت بودند از: ۱. اگرانومی، ۲. هارتیکلچر، ۳. حفاظه نباتات، ۴. ترویج/توسعه هفته پنج روز از ساعت ۸ تا ۱۲ این کورس در تعمیر انستیتوت زراعت دانشگاه پشاور ادامه داشت که خیلی موثر و مفید بود، یگان تاپیک را شخص داکتر اعظم گل خان برای ما درس میداد. خوب به یاد دارم که برای بعضی کار های عملی و بازدید از تکنولوژی فنآوری جدید کشاورزی چند مرتبه به فارم تحقیقاتی (پیرسباق) واقع ضلع چارسده پشاور رفتیم و از فارم های تحقیقاتی گندم های اصلاح شده دیدن کردیم، در یک فارم نمایشی آنجا یک ورایتی گندم بنام ورایتی (دارالامان یک) نیز زرع شده بود که سال های قبل در زمان داود خان در فارم تحقیقاتی وزارت زراعت افغانستان در منطقه دارالامان تکثیر شده بود، همینطور چند مرتبه در منطقه سوات جهت کار های عملی از قبیل پیوند، شاخه بری باغات میوه بخصوص باغات سیب و ناک و امرود رفتیم. در ختم این کورس بعد از سپری نمودن امتحان برای ما سرتیفیکت فراغت به امضای داکتر اعظم گل و ریس عمومی کمیته سویدن توزیع گردید. خوب به یاد دارم که داکتر صاحب اعظم مرا برای ایراد بیانیه تشکری از بین سایر همکارانم انتخاب کرد که توانستم یک مقاله بسیط به زبان انگلیسی بنویسم و آنرا در آن محفل در حضور استادان آن کورس، فارغین و تنی چند از مسؤلین خارجی کمیته سویدن ایراد نمایم. بعد از تکمیل کورس در دیزاین فورمه های سروی زراعت با عبدالله “نیک” معاون داکتر اعظم گل خان که یک زمان ریس ترویج وزارت زراعت ووالی هلمند بودکارکردیم که با تکمیل آن فورمه های سروی همه ما رهسپار افغانستان در مناطق تحت کنترول مجاهدین شدیم. چون درآنزمان رفتن به مناطق تحت کنترول مجاهدین ایجاب میکرد تا ازدفاتراحزاب مجاهدین درپشاوریک مکتوب به قسم معرفی خط دریافت میشد وبا گروپ های مجاهدین رونده آن مناطق یکجا سفرمیکردیم که نگارنده بنابر شناختی که با مسؤلین جبهات پروان-کاپیسا داشتم راهی کوهستان کاپیسا جبهه استاد عبدالصبور”فرید” شهید شدم که خاطرات آن سفرها را درصفحات بعدی این کتاب مطالعه فرماید. نوت: چون ما سرویران کارمندان ساحوی بودیم زمانیکه از ساحه به پشاور برمیگشتیم در دفتر مرکزی وظیفه نداشتیم بنآ این حقیر و فقیر مدت دو سال که در کمیته سویدن بودم در دو جای وظیفه داشتم هم جهاد پوهنتون و هم کمیته سویدن، زمانیکه برای سروی از طریق کمیته سویدن داخل افغانستان سفر میکردم بنام خدمتی جبهات از طرف قوماندانی جهاد پوهنتون عازم مناطق تحت کنترول مجاهدین میشدم و در جهاد بازسازی سهم میگرفتم.