گـزیده اخبــار
خانه » اجتماعی » انسانها در بوته ازمایش
انسانها در بوته ازمایش

انسانها در بوته ازمایش

گاهی رویداد های جهان چنان شفاف و عریان اند که همه انسانها را در برابر خود عریان میسازند.رویداد فلسطین یکی ازین نمونه هاست که همه میتوانند سیمای واقعی خود و دیگران را دران بی پرده نظاره کنند و خود را با ان محک بزنند.این رویداد انچنان رسواگر و پرده در است که همه را از پرده برون انداخته است.در روی صحنه این نمایش هردو کارگردان ،هم جلاد و هم قربانی ،معانی پنهان در پس پرده ها را تجسم و تجسد داده است.هردو در اوج نمایش وجود خویش را در حد اعلای امکان به نظاره جهانیان گذاشته اند تا دیگر بهانه و عذری برای پنهانکاری ذلت باقی نگذارند.گویی هول قیامت است و صحرای محشر که  هرکدام طوقی از سرنوشت بر گردن راهشان از یکدیگر جدا میشود.

  اسراییل و فلسطین هردو استثناآت زمانه ما اند که بازی سرنوشت در وجود شان به نقطه اوج میرسد.حق و ناحق هردو خود را بر بشریت عریان کرده اند تا دیگران را با خود به عریانی بکشند.مسلمانان بصورت عموم و اعراب بعنوان برادران همکیش فلسطینی عریانتر از همه بصورت خاص بی پرده گشته اند.تا کنون دیانت در پس هزاران پرده و بهانه پنهان بود ،اینک همانند پادشاه عریان گشته اند.بویژه برادران همکیش فلسطینی و همجنس قابیل و قاتل در  اوج ذلت و رسوایی در کنار قاتل استاده اند.هرکه انسانست چه دیانت دارد و چه بی دیانت است خودش را در برابر این ایینه تمام قد به تماشا نشسته است .این یک مبارزه وجودیست هم برای اسراییل قاتل و اشغالگر و هم برای فلسطین که در قامت تمام یک قربانی قرار گرفته است.فلسطینی راهی و جایی برای فرار و پناه ندارد و وسیله ای جز خون در کف.سپری جز سینه خویش در برابر دشنه دشمن بی ازرم ندارد.برای فلسطینی امکان هیچ حرکتی برای رهایی نمانده مگر اینکه همراه باشد با خون و اتش.اگر پنجه اش را در برابر تیغ خصم سپر نکند وجودش در خطر نابودیست.

ازانطرف اهریمن اسراییل  که هستی اش را با تجاوز و قتل تعریف کرده است راهی جز بربریت ندارد.کدام دادگاهی از عدالت و حافظ ارزشهای انسانی در جهان وجود دارد که اسراییل بتواند وجود و هنجار خویش را دران توجیه نماید.گویی هردو در برابر مرگ و زندگی قرار گرفته اند.در مقابل ان همه بشریت در برابر یک ازمونی قرار گرفته اند که راه فراری برایشان نیست.هرکه انسانست انسانیتش درینجا محک میخورد.افتضاح تماشایی تر از همه اینکه درینجا همه شعار ها چه انانکه از بشریت و حقوق او میگویند و چه انهاییکه از دیانت دم میزدند بیهودگی  خویش را درین ایینه نظاره میکنند.هم مرگ انسانیت را درین جام جهان نما به عینیت می نگریم و هم مرگ دیانت و اخلاق را .امریکا که خودش را در چهره ازادی و حقوق بشر می نمود اینک ان نقاب دروغین برافتاده و در چهره عفریت تمام عیار به بازار امده است.بشریت مرعوب به کجا میتواند پناه برد ؟به دیانت؟به دیموکراسی ادمیخوار.؟اینها چه عذری در برابر بشریت دارند ،بشریتی که معیار   همه چیز درین عالم است.دوستانی فرهیخته ای بزعم بنده از سر دلسوزی و غایت درد ایرادی گرفته اند که چرا  بایدابزار کارامد سیاست را معطل کرده و فقط جنگ را بمثابه راه حل در پیش گرفت.من خوب نمیدانم که این توصیه برای قربانیست یا برای قاتل؟قاتلیکه همه راهها را بشمول سیاست بسته است و راهی جز کشتار نمیشناسد.نمیتوان انصاف داد که قربانی لاجرم پنجه در مقابل تیغ نیفگند.پیکر سرزمین فلسطین از ۷۶ سال تا کنون قطعه قطعه بریده شده و در کام دشمن فرو رفته است و اینک فلسطینی برای نجات اخرین قطعه اش میکوشد از کام هیولای انسانخوار بیرون بجهد جهشی همراه با خون و اتش.هیچ قربانی ای برای وقف خودش در استانه زور رضاییت نمیدهد چون پای مرگ و زندگی اش در میان است.تاریخ دوران ما نشان میدهد که هم فلسطین یک استثناست و هم دشمن فلسطین.این باید تا پایان شهادت برود و ان تا نهایت سبوعیت.اسراییل بقا و ثبات خود را در نفی فلسطین و فردا در نفی دیگران می بیند .فلسطینی نیز بقای وجودی خودش را در پنجه افگندن در برابر تیغ دشمن و عصیان خونین می بیند.اگر عاقلان و مدبران عالم راهی جز این سراغ دارند بیاورند.اسراییل هیچ برگ برنده ای جز ادمخواری و سبوعیت در پیش روی خود نمیبیند چون پشتش به شیطان بزرگ گرم است.اسراییل و حامی بزرگش همه شیوه های انسانی اخلاقی و قانونی را در برابر چشم عالمیان به تمسخر گرفته اند و هردم به سبوعیت و بربریتشان می افزایند.هیچکدام جز ارعاب راهی برای خود نمی بینند.مگر ما هرروز نمی شنویم که قدرت سیاسی از میله تفنگ بیرون می اید.اگر ما درعالم انسانی می زیستیم حق بجانب همین توصیه گرمحترم بود.انسان ها فرق شان با وحوش درهمینست که مشکلات خود را باعقلانیت و مسالمت حل میکنند اما وحوش با چنگ ودندان.توسل به اسلحه اخرین گزینه ناخواسته برای قربانیست.

2 نظر

  1. نوید محسنی

    حق و ناحق عریان انسان ها را به دو صف تقسیم نموده، ضعیفان از حق زندگی دفاع میکند و قدرت مندان درصف قاتلان ایستاده اند. تنها کشور اسلام که از حق زندگی دفاع مینماید، ج ا ایران است.
    متاسفانه سران سایر کشور های اسلام عملا در این نبرد سهم نمیگرد، ای صدای نو اندیشی بگوش شان برسد

    • هیأت تحریر

      با سپاس از رادیو کتاب و گرداننده فاضل آن جناب محسنی عزیز و سائر دست اندرکاران فرهیخته آن ! بدون تردید با بخش زیادی از فرمائیشات عالمانه تان صددرصد موافقیم اما آنچه را که جناب عالی با کلیمات گویا ” تنها کشور اسلام که ازحق زندگی دفاع مینماید ، ج ا ایران است .” با توجه به انتظاراتی که امت مسلمان از حاکمان جمهوری اسلامی ایران داشتند با درد و دریغ که حاکمان این دولت از دیر بدینسو در مخالفت با شعار های اصلی انقلاب که بر گفتمان فرا مذهبی و انسان مداری استوار بود قرار دارد چنانچه با وضاحت دیده میشود در حمایت استراتیژیک از طالبان که نه تنها بر عامه مردم که پیروان مذهب اهل سنت و الجماعت اند فضای تاریک اختناق را حاکم ساخته است بلکه برپیروان مذهب اهل تشیع نیز که در مرحله اول حاکمان جمهوری اسلامی ایران خود را علمبردار آن فقاهت میدانند ظلم و ستم بی سابقه ای در تاریخ افغانستان روا داشته اند از هیچگونه مساعدت سیاسی و مالی دریغ نه میکنند ، البته قصد دارند جدار های از چنین تضاد و پارادُکس عمل و نظر را با چاشنه ای از فریب و دروغ را که در مزرعه ای از خرافات نمو کرده اند پُر کنند . از توجه تان مجددأ سپاسگذاریم
      با حرمت به نمائنده گی از تربیون نو اندیشی

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا