از همه عزیزان و مبارزین راستین راه آزادی و عدالت می خواهیم که این یادداشت را حتمأ از شروع تا به انجام مرور کنند که به انگیزه ویدیوی ارسالی یکتن از همکاران فرهیخته تربیون نواندیشی از سویی هیأت گرداننده تربیون نواندیشی نوشته شده است باور داریم که شاید جواب بسیاری از پرسشها و ابهامات را دراین چند سطور دریابند.این هم اصل مطلب:حتمأ خواننده گان و بیننده گان ارجمند وعزیز تربیون نواندیشی میدانند و به یاد دارند که جلوس وغلبه طالبان برافغانستان عزیز در نتیجه گفتگوهای تاریخی دوحه آنگاه به واقیعت پیوست که محمداشرف غنی مردی ازمافیای جهانی درلباس پوشالی “ریأ ” ست جمهوری افغانستان وسرقوماندان اعلای قوای مسلح کشوربا حرکت های حساب شده استخباراتی مجبور به فرارگردید وافغانستان بویژه شهرکابل که قبلأ درراستای اجرای برنامه خلع سلاح (DDR) و دیگربرنامه ها به شهرارواح مبدل شده بود طالبان باگام های استخباراتی حلقه را بر شهر کابل تنگتر می ساختند ودرنتیجه تماس ستون پنجم دراداره کابل بامراکزاستخباراتی دردوحه به انگیزه جلوگیری ازغارت وخون ریزی درشهروارد مرکزپایتخت افغانستان کابل شدند که با نخستین ورود این جنگجویان ارتش وقوای مسلح چند صدهزارنفری که فاقد انگیزه دفاع ازمیهن بودند متلاشی گردید وطبیعی است که نیروهای استخباراتی درمنطقه بویژه استخبارات غیرنظامی پاکستان که تحت اداره مستقیم حزب تحریک انصاف برهبریی عمران خان نخست وزیرمعزول آنکشوربرای انهدام پروژه صلح دوحه که با گذشت چندین سال وهزینه میلیونها دالرپول بصورت مقتدرانه دست به کارشد وبرخی ازجنگجویان شبکه حقانی را برهبریی خلیل الرحمن حقانی همراه با جنرال فیض حمید رئیس سازمان اطلاعات ارتش ISI که وظیفه عزل و نصب آن قانونأ از صلاحیت های نخست وزیر محسوب می گردید وارد کابل ساختند و پس از چند روز چانه زنی قدرت سیاسی را میان شبکه حقانی و گروهی از قندهار که بیشتر اعضای آن در شورای بنام کویته فعالیت داشتند به گفته عامیانه قدرت” سیأ “سی درافغانستان را باساس فورمول تاریخی ” نصف لی و نصف لک ” میان این دو جناح تقسیم نمودند .میتوان گفت از آنجائیکه از چندین دهه بدینسو جوهرحق خود ارادیت وتعیین سرنوشت افغانستان برسفره های استخباراتی کشورهای طماع بیگانه چانه زنی میگردد پروژه ء طالبان نیز ازهمان آغاز جهاد ملی افغانها در برابر اشغالگران و آرتش سرخ شوروی در بسترعمق استراتیژیک پاکستان درکنار گروه های دیگری از مبارزان و مجاهدان افغان قد علم کرد وشبکه های استخباراتی بویژه سازمان اطلاعات ارتش پاکستان ISI براین گروه سرمایه گزاریی نمودند.البته جایی تعجب آنجا وآنگاه بود که همین گروه نیزازبطن تنظیم های جهادی که دربرابرارتش سرخ اتحاد جماهیرشوروی بخاطردفاع ازمیهن مبارزه می کردند وازسویی کشورهای غربی بویژه ایالات متحده امریکااما بصورت غیرمستقیم توسط سازمان جهنمی اطلاعات ارتش پاکستان ISI کمک مالی و لوژستیکی می شدند زمانی به مقتضای منافع استراتیژیک پاکستان در مخالفت با منافع امریکا قرار داده شدند که این واقیعت را جنرال حمید گل رئیس اسبق و متوفی سازمان اطلاعات ارتش پاکستان ISI در گفتگوبا یک شبکه تلویزیونی پاکستان بیان داشته است .ازاین واقیعت های تلخ تاریخی چنین برمی آید که گروه طالبان ازسویی سازمان اطلاعات ارتش پاکستان ISIغرض فشاربردیگرگروه ها ی شامل در جهاد افغانستان عرض اندام کرده بود واکثریتی از شخصیت های ملی افغان که برای آزادی و استقلال کشور مبارزه می نمودند وبر اهداف و اغراض شوم شبکه های استخباراتی بیگانه بویژه سازمان اطلاعات ارتش پاکستان ISI پی برده بودند درتبانی با دیگرمزدوران بیگانه مخصوصأ سازمان اطلاعات ارتش پاکستان ISI تهدید به قتل میگردیدند و یاهم در کمال بی دردی به قتل میرسیدند .از آنجائیکه ارتش نگهبان اصلی حق تعیین سرنوشت کشورپاکستان بوده است لهذا جامعه مدنی که روح یک نظام دموکراتیک محسوب میشود، پارلمان،احزاب سیاسی وحتی قوای قضائی جاده صاف کن راه دشوارارتش آنکشوربه مثابه نهاد قدرتمندی به شمارمی آید که هرگاه مسأله بقای قلمرو جغرافیاویی موسوم به پاکستان در میان می آید و مطرح باشد همه نهاد های که قبلأ به عنوان لوازم دموکراسی و جامعه مدنی از آن یاد بعمل آمد به حرکت می آیند وخود را ملزم به تطبیق نقشه راهی می دانند که ازسوی نگهبانان اصلی بقای پاکستان ارتش و سازمان اطلاعات ارتش آنکشور ISI طراحی می گردد . روی همین ضروری است که برای تحقق و اجرای نقشه راهی که درمفهوم عمق استراتیژیک پاکستان متبلوراست که سران چندین نهاد دولتی مانند وزارت داخله ، وزارت خارجه ، وزارت دفاع ووزارت مالیه را مستقیمأ از سوی سازمان اطلاعات ارتش پاکستان ISI ودیگر نهاد های که درامر نهادینه سازیی عمق استراتیژیک پاکستان مشغول اند تعیین و منصوب میگردند .در راستای تحقق همین استراتیژیی معیوب پاکستان بود که در سال ۱۹۷۸ میلادی که آخرین روزهای دوره حاکمیت مرحوم محمد داؤد در افغانستان بود برخی از جوانان حربی پوهنتون به شمول شیرمحمد عباس استانکزی در یک توامیت نظامی و تحصیلاتی عازم هندوستان شد که در همان سال کودتای ننگین هفتم ثور۱۳۵۷ مطابق با ۲۷ آپریل ۱۹۷۸ درافغانستان بؤقع پیوست با ؤقوع کودتای هفتم ثوربویژه لشکرکشی ارتش سرخ اتحاد جماهیر شوروی برافغانستان حساسیت نگهبانان و طراحان عمق استراتیژیک پاکستان با توجه به مناسبات تاریخی و عنعنوی کشور هندوستان با افغانستان و اتحاد جماهیر شوروی سفارت پاکستان مقیم دهلی نودر جهت بستن کمربند های امنیتی و مبارزه علیه ارتش سرخ و رژیم دست نشانده آن با محصلینی که از افغانستان غرض انجام تحصیلات به هندوستان رفته بودند در تماس شدند وتوانیستند زمینه انتقال این محصلین به شمول آقای شیر محمد عباس استانکزی را به جبهات جنگ فراهم آورند .آقای شیر محمد عباس ستانکزی نخستین روز های از جهاد اش را با توجه به اینکه مرحوم مولوی محمد نبی محمدی اصلأ با ولایت حاصلخیز لوگر تعلق داشت در تنظیم حرکت انقلاب اسلامی افغانستان برهبریی مولوی محمد نبی محمدی سپری نمود و سپس به جمیعت اسلامی برهبریی استاد برهان الدین ربانی پیوست و مدت زیادی نیز بحیث مسؤل نظامی جنوب غرب افغانستان و نمائنده نظامی اتحاد اسلامی مجاهدین برهبریی استاد عبدالرسول سیاف که مقر آن در شهر کویته پاکستان قرار داشت اجرای وظیفه نمود و سپس آنگاه که مجاهدین به عنوان دولت اسلامی وارد کابل گردیدند هرچند استراتیژیی پاکستان با توجه به حضور اکثر مهره های وابسته با دستگاه استخبارات پاکستان ISI در دولت های برهبریی هریک حضرت صبغت الله مجددی و استاد برهان الدین ربانی عمری از زندگی شانرا د رپاکستان سپری نموده بودند با آنهم اگر از یکسو دولت های مجاهدین را برسمیت شناخته بودند و ظاهرأ پاکستان ملزم به حمایت از این حکومت نوپا بودند از سوی دیگر دست به تجهیز مخالفین مسلح آن دولت ها نیز میزدند خلاصه اینکه شیر محمد عباس استانکزی از جمله چهره های استخباراتی محسوب می گردید که نه تنها در برابردولت های مجاهدین که با مقتضای سیاست دوگانه ودرعین حال پارادوکسیال سازمان اطلاعات نظامی ارتش پاکستان ISI عرض اندام کرده بود بلکه درطی بیست سال نظام جمهوری اسلامی که خشت آن درشهر بن آلمان گذاشته شد در بستر منافع کشور های منطقه بویژه پاکستان نقش فعال بازی کرد .میتوان گفت که وی یکی از مهره های اصلی استخبارات منطقه بویژه دستگاه استخبارات پاکستان ISI محسوب می شود . اکنون که وی موردغضب شیخ هیبت الله قرارگرفته وازمیدان هوائی خوست به دوبی وسپس شهرشارجه رفته و با خانواده اش پیوسته است می خواهند از وی یک پیشوایی معنوی و چهره ملی و مردمی بسازند تا با انحراف افکار عامه از اصل ماهیت تفکر طالبانی استعمار به اهداف اصلی اش نائل آیداکنون که شما بیننده گان وخواننده گان عزیز گفتگوی که بصورت انلائن از راه دور توسط هارون مجیدی متصدیی محترم کانال نخبه گان با اشتراک محترم عنایت الله طوفان وبرخی دیگر از کارشناسان مسائل افغانستان می شنوید و می بینید لطفأ نقاطی را که به مثابه یک مقدمه کوتاه خدمت تان تقدیم گردید نیز از یاد نبرید . ضمنأ از جناب هارون مجیدی و محترم عنایت الله طوفان که این گفتگو را به تربیون شان نواندیشی فرستاده است اظهار سپاسگذاری می کنیم