ما که هستیم و کجایم و ندانیم چرا؟
ما درین بادیه بی توشه روانیم چرا؟
قوم آواره و سرگشته به بازار جهان
غافل و بیخبر از سود و زیانیم چرا؟
همچو صیدی که در افتاده بدام صیاد
دست و پابسته و درمانده بمانیم چرا؟شد سلحشوری ما معجزه قرن ولی
ما کنون خسته و بیتاب وتوانیم چرا؟
بانگ ما زد به جهان بارقه بیداری
ما ز ره مانده و در خواب گرانیم چرا؟
نصرت غزه بود بر همه امت واجب
ما چو تیغی به نیامیم و نهانیم چرا؟
صوت مظلومیت غزه به آفاق رسید
ما مگر بیخبر از وضع جهانیم چرا؟
کافران را الم غزه به افغان آورد
ما از این واقعه بی آه و فغانیم چرا؟
کودک و مرد و زن غزه به خون غلتیدند
ما دراین سانحه اشکی نفشانیم چرا؟
راه پیمایی و تقبیح جنایات یهود
گشت ممنوع از این غم نگرانیم چرا؟
چه شد آن غیرت اسلامی و افغانی ما
لب ز حق بسته و بی کام و زبانیم چرا؟
در پی شهوت دنیا و کراهیت موت
برملا دعوت حق را نتوانیم چرا؟
یارب آن غیرت پارینه به ما باز بده
سست و بی خاصیت وسرد و خزانیم چرا؟