گـزیده اخبــار
خانه » اجتماعی » هرحکـــــــومت دارای ظـــاهــــــر و‌باطـــــن ،جســــم و روح اســـت !
هرحکـــــــومت دارای ظـــاهــــــر و‌باطـــــن ،جســــم و روح اســـت !

هرحکـــــــومت دارای ظـــاهــــــر و‌باطـــــن ،جســــم و روح اســـت !

ظاهر نظام که همان ساختار حقوقی و رسمی نظام را به معرفی می گیرد شامل قانون اساسی ، مجلسین، دولت ، انتخابات،  قوه قضاییه و آنچه که در ساختار نظام قابل مشاهده است.اما باطن نظام که در دلِ ساخت حقوقی نظام پنهان است و نقش روح را در پیکر نظام ایفاء می کند و به آن معنا می بخشد. همان هویت حقیقی و واقعی آن است.اگر در یک نظام ساخت ظاهری و حقوقی وجود داشته باشد، اما به ساخت معنوی و روحی آن آسیب وارد گردد، ولو این ساخت ظاهری و حقوقی هم وجود داشته باشد، نه فایده‌ای خواهد داشت، نه بقاء و دوامی خواهد داشت؛ مثل دندانی است که از داخل پوک شده، ظاهرش سالم است؛ با اولین برخورد با یک جسم سخت در هم میشکند. آن ساخت حقیقی و واقعی و درونی، مهم است؛ او در حکم روح این جسم است. آن ساخت درونی چیست؟ همان آرمانهای نظام است: عدالت، کرامت انسان، حفظ ارزشها، سعی برای ایجاد برادری و برابری، اخلاق، ایستادگی در مقابل نفوذ دشمن؛ هر کدام  اجزاء ساخت حقیقی و باطنی و درونی نظام  اسلامی است. اگر ما از اخلاق اسلامی دور شدیم، اگر عدالت را فراموش کردیم، شعار عدالت را به انزواء انداختیم، اگر مردمی بودنِ را مسئولان کشور دست‌کم گرفت و به خواست های مشروع مردم هیچگونه اعتنایی نداشتند،خویش نه خادم بلکه حاکم مطلق دانستند، غرق در قدرت ، شهوت و ثروت گردیدند  موضوع خدمت و فداکاری برای مردم از ذهنیت و عمل مسئولین کشور حذف شود، اگر مردمی بودن، ساده‌زیستی، خود را در سطح توده‌ی مردم قرار دادن، از ذهنیت مسئولین کنار برود و حذف شود؛ پاک شود، اگر ایستادگی در مقابل تجاوزطلبیهای دشمن فراموش شود، اگر رودربایستیها، ضعفهای شخصی، ضعفهای شخصیتی بر روابط سیاسی و بین‌المللی مسئولین کشور حاکم شود، اگر این مغزهای حقیقی و این بخشهای اصلىِ هویت واقعی نظام  اسلامی از دست برود و ضعیف شود، ساخت ظاهرىِ نظام خیلی کمکی نمیکند؛ خیلی اثری نمی‌بخشد و پسوند «اسلامی» به تنهائی کاری صورت نمیدهد. اصل قضیه این است که مراقب باشیم آن روح، آن سیرت از دست نرود، فراموش نشود؛ دلمان خوش نباشد به حفظ صورت و قالب. به روح، معنا و سیرت توجه داشته باشید. این، اساس قضیه است، تغییر سیرت، تغییر آن هویت واقعی، بتدریج و خیلی آرام حاصل میشود. توجه بعضیها به این، غالباً جلب نمیشود، یا خیلیها توجهشان جلب نمیشود. یک وقتی ممکن است همه متوجه شوند، که کارازکارگذشته باشد. خیلی باید دقت کرد.زمانی یک نظام استحکام پیدا می کند و اقتدار آن استمرار می یابد که ظاهر و باطن آن از سلامتی کامل برخوردار باشد.

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا