ورود پارامترهای جدید درجنگهای مدرن وماهیت ابزاری تروریسم

همه مردم به پدیده ها از یک منظر واحد نمی نگرند و این مقتضای موقعیت وجودی و تاریخی انهاست.اختلاف واقعیت زیست جهان انسانها در پس این پدیده قرار دارد هرچند با پارادایم اخلاقی ناسازگار باشد.ما عموما از مار وحشت داریم ،انرا کشنده میدانیم و ازان فرار می کنیم.اما یک مارگیر با مار بازی میکند و با این بازی خود نمایش برپا میکند و انرا اسباب سرگرمی مردم میسازد.شاید تروریسم در روزگار کنونی و حتی در چندین دهه گذشته برجسته ترین نمونه این سخن باشد.ما تروریسم را پدیده زشت،شوم و خانمانسوز و غیر اخلاقی می پنداریم چون ما در صف ضعفا و قربانیان قرار داریم یا اخلاقا انرا غیر انسانی و خشونت بار می پنداریم.اما امریکا که خود را قدرت غالب و مسلط جهان میداند و همه ابزار های خشونت ورزی و کنترول را در کف دارد به پدیده تروریسم به این چشم نمی نگرد زیرا قدرت انرا دارد که تروریستها را یا بخرد و یا با زور انها را تابع خود ساخته و در خدمت منافع خود قراردهد.پس تروریسم برای امریکا و هر قدرت مسلط دیگر میتواند ابزاری برای خدمت انها قرار گیرد.درینصورت احتیاجی برای از بین بردن انها نمی بیند چون میتواند در فرصتهای مناسب به نیابت امریکا عمل نماید.تروریسم برای امریکا نه تنها قباحت ذاتی ندارد که میتواند با منافع و رویکرد امریکا با جهان سنخیت هم داشته باشد چون امریکا به جهان بدیده اخلاقی نمی نگرد تا برای ان قباحت داشته باشد.معامله تنگاتنگ امریکا با تروریستها در چند دهه اخیر در افغانستان،سوریه،لیبی و اکنون فلسطین کمترین جای تعجب برای ما نمی گذارد.رژیم صهیونیستی اسراییل که تمام اوصاف یک قدرت تروریستی را در خود جمع دارد و روش کاملا مشابهی با نازیها در برخورد با ملت فلسطین از خود به نمایش گذاشته در تولیت و تضمین امریکاست.هیچ تابوی اخلاقی انسانی باقی نمانده است که که اسراییل و امریکا در غزه انرا نشکسته باشند.امریکا بعنوان یک قدرت بی رقیب خود را محتاج و ملزم به رعایت اصول و ارزشهای اخلاقی نمیداند،این امر اقتضای ماهیت قدرت بمثابه برترین هدف دانسته میشود.       

در طول دهه های اخیر امریکا دو جنگ موازی را در شرق میانه و اسیای جنوبی همزمان دنبال نموده است .یکی مداخله مستقیم و بمباران های بی امان در نابودی همه زیر ساختهای زندگی کشور هایی چون افغانستان،عراق،لیبی و سوریه و دیگری جنگهای مخفی و دور از چشم رسانه هاست که پهپاد های مسلح زیر فرمان سی ای ای میباشد که در افغانستان،عراق،لیبی ،یمن،سومالی و وزیرستان شمالی بیشتر از ده هزار نفر را با موشکهای هل فایر ترور نموده است.خوانندگان میتوانند به کتاب ژرمی اسکاییل گزارشگر و محقق امریکایی در جنگهای افغانستان و عراق زیر عنوان *جنگهای کثیف* یا درتی وارز مراجعه نمایند.این کشتار های پهپادی که کاملا از چشم خبرنگاران و گزارشگران دور بوده تمام ویژگیهای تروریسم را در خود دارد.فقط همین یک نوع تروریسم امریکا میتواند امریکا را به عنوان جنایتکار جنگی در دادگاه بین المللی مورد محاکمه قرار دهد.خبرنگاران محقق و مستقل شواهد و دلایل کافی درین مورد جمع اوری کرده اند از جمله در وزیرستان شمالی و افغانستان.عنصر دیگر هواپیما های نظارتی و اطلاعاتی اند که برخلاف همه ارزشها و اصول حقوق بشر و موازین اخلاقی زندگی خصوصی و حریم شخصی مردم را مورد جاسوسی قرار میدهد.یکی دیگر ازین پارامتر های جدید در جنگهای مدرن در خدمت گرفتن گروههای تروریستی و تمویل و کنترول انهاست که در جنگهای نیابتی وسیعا مورد استفاده امریکا قرار میگیرند.قبل ازینکه به اخرین نمونه رویکرد تروریستی امریکا با جهان بپردازیم لازم میدانیم حکایتی را که نوام چامسکی در توضیح خشونت گرایی و تروریسم می اورد درینجا ذکر نماییم .چامسکی درینجا از بزرگترین نوع تروریسم سخن میگوید که تروریسم دولتیست و بزرکترین نمونه ان در جهان حاضر بقول او امریکاست که سردسته تروریسم جهانیست.نمونه حاضر این تروریسم حمله تروریستی اخیر است به کانسرت هنری ماسکو.

اقای لاری سی جانسون کارشناس امور اطلاعاتی و نظامی امریکایی و مفسر رویداد های جنگی جدید در گفتگو با کانال یوتیوب سینها باکلی ولوکس میگوید حمله تروریستی به تالار کانسرت ماسکو به یک دلیل میتواند کار شبکه استخباراتی اوکرایین باشد و ان اینکه در ساعات اولیه حمله تروریستی و جریان کشتار در درون تالار وزارت خارجه امریکا بطور غیر عادی و پیش از وقت اعلان نمود که این حمله تروریستی کار اوکرایین نیست در حالیکه هنوز درگیری و کشتار ادامه داشت ،هیچ چیز معلوم نبود،نه هویت و نه تعداد تروریستان،نه میزان و نوع سلاحهای بکار برده شده توسط انها و نه هیچگونه تحقیقات و نمونه براداری از محل رویداد صورت گرفته بود.وزارت خارجه امریکا از سر اضطراب و نگرانی از افشای شواهد پیش از وقت ارتباط انرا با حکومت اوکرایین تکذیب و انها را براءت داد.امریکا چگونه میداند که اوکرایین دران دست ندارد؟در حالیکه هنوز هیچ تحقیقاتی صورت نگرفته و هویت تروریستان اعلان نشده بود

اما وزارت خارجه میداند که اوکرایین دران دست ندارد،تعجب اور است.اقای لاری جانسون معتقد است که این حمله تروریستی کار شبکه استخباراتی اوکرایین است.که تروریستهای دخیل در ان هفته ها قبل توسط سی ای ای در اوکرایین اموزش داده شده بودند.به احتمال قوی با سی ای ای رابطه داشتند.در ۷ ماه مارچ سفارت امریکا و انگلیس در ماسکو از وقوع حملات تروریستی در ماسکو هشدار دادند و اتباع خود شان را ازان برحذر داشتند.حتی مشخص نمودند که این حملات در کانسرتهای هنری و تجمعات موزیکی رخ خواهد داد.در ۸ مارچ ماریا زاخارووا سخنگوی وزارت خارجه روسیه اعلان نمود که در صورت وقوع حملات تروریستی واشنگتن و لندن مسوول اند.این مساله انقدر جدی است که میتواند سطح درگیریهای جاری را بطور بیسابقه ای بالا برد.دلایل انجام اینکار توسط امریکا به نیابت اوکرایین باشد به فرصت دیگر.