گـزیده اخبــار
خانه » اجتماعی » امارت طالبانی وحقایق تلخ تاریخی!
امارت طالبانی وحقایق تلخ تاریخی!

امارت طالبانی وحقایق تلخ تاریخی!

اینکه طالبان و امارت طالبانی یک پدیده شوم، آله دست بیگانگان یک حکومت نامشروع و مستبد تک قومی، تک محوری، تک حزبی، تک مذهبی بوده و مردم از آن گریزان است در آن هیچ جای شک و تردید وجود ندارد، اما تا زمانیکه بازیگران بین المللی خصوصآ آمریکا از امارت طالبان احساس خطر جدی نکند و یا هم تا زمانیکه طالبان با جامعه جهانی و بازیگران تعامل مطابق میل شان را انجام میدهند هرگز آنها در صدد سقوط طالبان و حتی همکاری با مردم و مخالفان طالبان نميشوند.گیرم که بنابر اختلافات داخلی و یا هم به تصمیم بازیگران خارجی و یا هم قیام مردمی خصوصآ قیام زنان مظلوم این اداره مستبد سقوط کند  در افغانستان چه واقع خواهد شد!؟حقیقت تلخ اینست که در طول تاریخ افغانستان را یا بزرگان مستبد قومی/فامیلی حکومت و اداره کرده یا متجاوزین خارجی و یا هم در عدم موجودیت خارجیان خانه جنگی ها، برتری طلبی ها و استبداد قومی و فامیلی جریان داشته.حقیقت تلخ دیگر اینست که پاکستان در پنج دهه گذشته همواره در صدد تضعیف، انحلال و تخریب اردو های افغانستان بوده از همین جهت پاکستان همیشه کودتاهای ناکام را برای تضعیف اردو های افغانستان طرح ریزی نمود و در نهایت حد اقل سه بار اردوهای افغانستان را از بیغ و بن تخریب کرد تا باشد آزادانه در امور کشور ما مداخله نمایند.سوال در اینجاست که الترنتیف یا بدیل امارت طالبانی کیست؟ فراری های جمهوریت؟  یا هم آن جنرال های ماشینی مثل سمیع سادات و خوشحال سادات گریزی مقیم امریکا؟

جبهه مقاومت به رهبری مسعود جوان دو مشکل دارد:یک. دور و پیش احمد مسعود  کسانیکه جمع شده اند بیشتر مفسدین نظام جمهوریت و آزموده شدگان اند. (خفه نشوید) دو. با روی صحنه آمدن مسعود جوان رقبای سیاسی پدرش هرگز با او سازش و حتی خاموش نخواهند نشست.درست است که در افغانستان قحط الرجال نیامده هزاران انسان تحصیلکرده، روشنفکر مؤمن وطندوست داریم، صدها تحصیلکرده مبصر سیاسی قلم بدست در اروپا و امریکا نیز داریم اما در نبود دستگاه های امنیتی، اردو و پولیس حتی اگر امام اعظم “رح” را هم زنده شود به کابل رهبری حکومت بعد از سقوط طالبان را بدست بگیرد تا پشتیبانی مردم نباشد و اجماع ملی او را تایید نکند او هم نمی‌تواند از هرج و مرج و ایجاد جزیره های قدرت جلوگیری نماید، این منفیگرایی و بدبینی نیست بلکه تاریخ آنرا ثابت ساخته است.یکتعداد کوتاه نظران اینطور فکر می‌کنند همانطوریکه امارت دوره اول سقوط کرد استاد ربانی شهید با لبخند و گردن پت قدرت را به آغای کرزی واگذار کرد حتمآ بعد از سقوط امارت فعلی هم همانطور میشود، نخیر استاد ربانی از جهت حضور عساکر آمریکایی و ناتو قدرت را به کرزی احترامانه سپرد و الی استاد ربانی شهید کسی بود که بعد از سقوط حکومت مجاهدین چوکی ریاست جمهوری را با خود به شمال انتقال داد حضور آمریکائی ها و موجودیت عساکر ناتو بود که با ادای احترام قدرت را به کرزی واگذار کرد چیزیکه در طول تاریخ افغانستان تکرار نشده بود، گذشته از این با سقوط امارت اولی آمریکا در هر بخش ها و سکتورهای کاری افغانستان میلیون ها دالر را پمپ کردند تا برای جوانان عاجل زمینه کار و روزگار ایجاد شود  تا احزاب رقیب نتوانند از جوانان سربازگیری نمایند و همینطور هم شد، آیا بعد از سقوط امارت فعلی که از یکطرف اردو، پولیس و نهاد های امنیتی فعال نباشد و از طرف دیگر آیا کدام کشور حاضر می‌شود که همانند آمریکا برای بیکاران زمینه کار و روزگار را ایجاد نمایند تا از آنها در بدل معاش اندک سربازگیری نشود؟قبل از آنکه امارت طالبانی سقوط نماید و کابل دوباره به جزایر قدرت مبدل شود اگر چهره های جدید، خصوصآ جوانان آگاه نتوانند داخل افغانستان و بیرون از افغانستان رهبری آینده افغانستان را بدست بگیرند یا علاقه ای برای رهبری وطن خود نداشته باشند پس در آنصورت سياسيون سابق که بیشتر علاقه مند و شوق حکومت به سر دارند باید به پیشگاه خدا و یا هر آنچه که آنها به آن عقیده دارند سوگند یاد نمایند و تعهد نمایند که برای رسیدن به قدرت دیگر با هم نمیجنگند، در پی قدرت طلبی و برتری طلبی قومی و گروهی نیستند و دوباره کابل را به اثر جنگ های ذات البینی ویران نمیکنند دست به دست هم داده و یک حکومت قابل قبول موقت را برای یکسال در کابل جور نمایند و تا یکسال زمینه انتخابات شفاف را مساعد بسازند.طوریکه در بالا ذکر شد و تاریخ هم گواه است که افغانستان را یا بزرگان مستبد قومی اداره کرده یا خارجی های متجاوز، در غیر آن خانه جنگی و برتری جویی قومی در این خاک ادامه داشته، در صورتیکه سیاسیون به تفاهم نرسند و اجماع ملی برای چگونگی اداره کشور پس از سقوط طالبان صورت نگیرد در آنصورت اگر چه با این پیشنهاد من شاید یکتعداد دوستان مخالف باشند دعوت از عساکر حفظ صلح ملل متحد یا سازمان کشور های اسلامی یگانه گزینه ای است تا اجرای انتخابات و تشکیل اردوی ملی از پروسه صلح و حکومت موقت نظارت نمایند، در غیر آن خدای ناخواسته افغانستان بار دوم می‌رود به دهه نود میلادی، برای اینکه دوستان این پیشنهاد مرا بهتر درک نمایند فقط تاریخ بیست سال جمهوریت را با چهار دوره انتخابات مهندسی شده آن به یاد آورید، سه دوره نخست انتخابات ریاست جمهوری افغانستان را خارجی ها به نفع کرزی و داکتر غنی مهندسی کردند اما بار اخیر را مکمل داکتر غنی و پیروانش خلاف همه کاندیدان تقلب نمودند که در نتیجه در عین روز دو سوگند برای احراز چوکی ریاست جمهوری یاد شد، اگر بار نخست (جانکیری) و بار دوم (مایک پمپیو) مداخله نمی‌کرد صدفیصد جنگ قومی و   جنگ قدرت شروع میشد که در نتیجه نه غنی کشته میشد و نه عبدالله بلکه مردم عوام کشته میشد، همان حضور ناتو و مداخله دو وزیر خارجه آمریکا باعث میانجیگری شد.

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا