معمول خواننده گان عزیز مان این است که هر مطلب و مفهومی که از این تربیون به نشر میرسند گاهی به جای یک بار دوبارو بلکه هم بیشتر مطالعه می فرمایند و به اثرتکرارآن به نقل مجلس وآذوقه چندین شبانه روز اکثر مطبوعات مبدل میگردد .این خصلت مفیدی ازخواننده گان عزیزبه جمع اصحاب نواندیشی نیز سرایت نموده بعضأ درباره مفاهیم متغییر مذهبی و عمدتأ فقهی همچون بیعت وغیره اظهارات بعضی از چهره های که ازقدیم الایام با نام های مبارک شان آشنائی داریم با شیوه معمول نقل مطابق اصل کپی برداری میکنیم .خواننده گان عزیزلابد خیال نفرمایند و میدانیم که چنین ذهنیتی در قلوب شان خطورنه میکند که این فرآیند وعملیه رابخاطری که برآنان تعیین تکلیف کنیم بصورت بسته بندی شده به عرض میرسانیم نه خیر!ما همچون هدفی نداریم بلکه هدف ما اثبات این حقیقت واین واقیعت دردناکی است که کشورما افغانستان ازچندین دهه بدینسوچراگاه سبزآسپ های استخبارات منطقه و دنیا گشته است .قبل از اینکه به اصل مسأله بیعت طالبانی که مضمون این گزارش گونه را تشکیل می دهد بپردازیم سخنان پیشواوامیرالمؤمنین طالبان شیخ هیبت الله آخند زاده را در زمینه چگونگی استحکام حاکمیت طالبانی که درقسمتی ازآن به مشوره رعیت واذناب طالبان به امیرالمؤمنین تعلق دارد با شما عزیزان شریک میسازیم حضرت آخند زاده دربخش آغازین این سخنرانی می فرمائید که :
برادران اختلاف را کنار بگذارید برادران این نظام اسلامی ما که است این یک نظام الهی و نظام شرعی است .این نظام بر منهج رسول اکرم صلی علیه وسلم روان است الله ج روان اش بدارد …….سعی نظام این است و شخصأ برای تان میگوئیم من برادری می خواهم ، اتفاق می خواهم ووحدت مسلمان ها را می خواهم من بر این خوش نیستم که دردرون نظام ،مسلمانان عام باشند یا خاص اختلاف شانرا نه می خواهم .به یک روز تمامأ برایم بصورت متفق بگویند ومراازاین منصب عزل کنند معزول ام بسازند من براین خوش هستم ولی براین خوش نیستم که دربین شان اختلاف بوجود بیاید و یا اختلاف و تفرقه موجود باشد …..( البته اگر جناب شیخ صاحب از سوی مردم وحتی اکابر طالبان به حیث امیر المؤمنین انتخاب و برگزیده شده بود این حرف شان نیز که می گویند ” به یک روز تمامأ برایم بصورت متفق بگویند ومراازاین منصب عزل کنند معزول ام بسازند من براین خوش هستم ولی براین خوش نیستم که دربین شان اختلاف بوجود بیاید”) وسیله تنبیه امیر یا حاکم پنداشته می شد اما وقتی نه تنها در به قدرت رساندن امیر المؤمنین شهروندان منصوب به تمای اقوام و قبائیل نقش نداشتند بلکه تا هنوز هم با شیوه های مجهول استخباراتی برقدرت اش به حیث امیرالمؤمنین پافشاری می نمایند” ..بیماریی طاعون را برای خود انتخاب کنید ولی از اختلاف دوری کنید اختلاف از تمامی بیماری ها و امراض مریضی بدی است و این یک فتنه است این اگر مجاهدین ( طالبان )باشید نسبت به تمامی مریضی ها مریضی بدی میباشد . از این تفرقه ها بگذارید من به عنوان یک مسلمان عام برای تان میگوئیم این نظام را تقویه کنید در این عزت تمامی تان محفوظ خواهند بود ما با خدای خود عهد کرده ایم که عدالت را برپا میکنیم و با خدای خود عهد بسته ایم که شریعت را می آوریم …….دشمن از این گونه اظهارات استفاده سؤ میکند چرا یکی دیگری را بد میگوئید . برادر مسلمان شما است و به نظر برادر برایش احترام قائل باش که الله برایتان برادر انتخاب نموده است این در حق برادر تان ظلم است غیبت اش را نکن و عیب اش را نیز افشأ مکن عیب اش را بپوشان و نصیحت اگر برایش می کنی خوب نصیحت برایش بکن وهمراهش بنشین وبرایش بگو که این عیب است وکاربد است این را مکن ! در میان مردم عیب کسی را برملا ساختن وبرایش گفتن این معیوب ساختن وی است این نصیحت نیست بصورت علنی نعره نکشید در خفأ نصیحت کنید ..
من وعظ أخاه سراََ فقد نصحه وزانه ومن وعظه علانية فقد فضحه و شانه..برای برادر مسلمان بصورت علنی عیب ها را بیان کردن وی را معیوب میسازی اگر به پنهانی وی را متوجه میسازی وی را مقبول ساختی !اما تاریخ نخستین خلفای اسلام برخلاف افکارمتحجرانه شیخ هیبت الله آخندزاده مملو از یک حقیت دیگر در عرصه بیعت و حکومت داری حکایت دارد . و آن اینست که شیخ محمدغزالی میگوید: «آزادی فکر و اندیشه آن طور که در اسلام مطرح است در هیچ یک از قارههای دنیا شناخته شده نیست. اصلا در دنیا جز برای اسلام برای هیچ آیینی این اتفاق نیفتاده است که پس از تسلط کامل بر بخشی از این کره خاکی به مخالفین خود حق آزادی فکری و عقیدتی بدهند»حضرت عمر فاروق- رضی الله عنه-، آزادی فکر و عقیده را به عنوان یک قانون در جامعه رایج کرده بود و سیاستش در قبال یهود و نصاری در این جملات وی خلاصه میشود که فرمود: «ما به آنها تعهد دادهایم که در عبادتگاههایشان آزاد باشند، هر کاری که دلشان میخواهد در آنجا انجام دهند، و ما آنها را مجبور به انجام چیزی نکنیم که از توانشان خارج باشد و آنها را در مقابل دشمن یاری دهیم، بر اساس احکام آیین خود، مسایل خود را حل نمایند. مگر این که با رضایت خود به ما مراجعه نمایند، آنگاه ما بر اساس احکام خویش در میان آنها قضاوت خواهیم کرد»همچنین در مورد
حضرت عمربن خطاب- رضی الله عنه- منقول است که با ذمیان با تسامح برخورد میکرد و اگر از پرداخت جزیه عاجز میشدند آنان را معاف میکرد. چنان که ابوعبید در کتاب “الاموال” مینویسد: «روزی عمر- رضی الله عنه- از جایی میگذشت، متوجه پیرمرد نابینایی شد که دست سؤال دراز نموده است. حضرت عمر- رضی الله عنه- دست بر شانه پیرمرد گذاشت و گفت: از کدام گروه اهل کتاب هستی؟ مرد گفت: یهودی هستم. عمر- رضی الله عنه- گفت: چرا سؤال (گدایی) میکنی؟ گفت: به خاطر پرداخت جزیه، کهولت سن و نیازهای خود. عمر- رضی الله عنه- دست او را گرفت و به منزلش برد و در حد کفاف به او مالی داد. سپس شخصی را نزد خزانهدار بیت المال فرستاد و به او گفت: رعایت این گونه افراد را بکنید، به خدا سوگند اگر قرار باشد ما دسترنج جوانی را بخوریم و وقتی پیر و ناتوان میشود او را رها سازیم، بیانصافی کردهایم. سپس آن پیرمرد و همنوعانش را از پرداخت جزیه معاف کرددر این میان وقتی درایالات متحده امریکا با برگزاریی انتخابات ریاست جمهوری در آنکشور حزب جمهوری خواه برهبریی دونالد ترامپ کاندید اصلی این حزب با اخذ بیشترین رأی برای احراز کرسی ریاست جمهوری امریکا برنده اعلام گردید و قرار است فردا دوشنبه ۲۰ جنوری سال ۲۰۲۵ زمام امور در کشور امریکا را در دست گیرند حامیان اصلی معاهده دوحه یعنی جناح طرفدار یک نظام مشترک با دیگر افغانها دست به کار شدند و از آنجمله شیرمحمد عباس استانکزی و ملا عبدالغنی برادر در استقبال از اجلال نزول دونالد ترومپ به قصر سفید سخنان تندی را بر زبان آوردند که بدون شک نزد اصحاب تحجر طالبانی بار کیفری دارد و به گفته شیخ ندا محمد ندیم که چنین افراد را بغاوت کننده وواجب القتل اند. سوال اینجاست که آیا در آستانه نشستن دونال ترومپ Donald Trump بحیث رئیس جمهور وفرمانده عمومی ارتش برقدرت ایالات متحده امریکا این زمامدار قصر سفید به نفع چه جناح و جریانی در میان طالبان تصمیم خواهند گرفت تا نگرش جدید برمعاهده دوحه که علی الرغم صدور فرامین مبنی بر بی سرنوشتی و سرانجام انحلال دفتر سیاسی که ازنام امارت طالبان اعلام گردید صورت خواهند گرفت ودراین راستا هواداران معاهده دوحه یعنی شیر محمد عباس استانکزی ، ملا عبدالغنی برادرو دیگران در نگرش جدید به معاهده دوحه از سوی ایالات متحده امریکا که احتمالأ به همکاریی مستقیم ارتش پاکستان اعمال خواهند شد . یا اینکه با توجه به تغییرات گسترده ای که طی سه سال و چند ماه حاکمیت طالبان بر افغانستان در منطقه و جهان بؤقوع پیوسته است بریک نقشه راه جدیدی کار صورت خواهد گرفت ؟
