گـزیده اخبــار
خانه » اجتماعی » پایان گلـــوبالیســم ورهــــایی مـــلتـــها از امپــــراطـــوری !
پایان گلـــوبالیســم ورهــــایی مـــلتـــها از امپــــراطـــوری !

پایان گلـــوبالیســم ورهــــایی مـــلتـــها از امپــــراطـــوری !

اقای شارل گاف یکتن از گردانندگان کانال «موسسه ازادی» که خود یکی از اقتصاد دانان ارشد و تحلیلگر امور ژیوپولیتیک فرانسه است اوضاع متلاطم کنونی جهان را با دو تن از صاحبنظران و تحلیلگران دیگر فرانسه چون اقای هروی ژوون و خاویر روفر بقول خودش مورد رازگشایی و حلاجی قرار میدهد.تأکید بیشتر هرسه تن در مورد انزوا و بیرون افتادن اروپاست از بازیهای بزرگ جهانی از چندین دهه به اینسو.درین مقال فقط به مختصری ازین گفتگو هاپرداخته میشود.شارل گاف-مدل گلوبالیزاسیون از رونق افتاده و امریکا در صدد ایجاد مدل جدید است که به زعم خودش نقش یک قلعه مستحکمی را برای امریکا خواهد داشت که در میان دو اوقیانوس مورد حفاظت قرار خواهد گرفت.شاید پروژه ای که ترامپ در پیش دارد درست باشد اما اینکار نباید به بهای قربانی دیگران و کوبیدن بر سر دیگران باشد.در دهه های گذشته کل دیپلوماسی برای اروپا فقط به مذاکره با امریکا خلاصه می شد و بقیه جهان را فراموش کرده بود.درین مدت طولانی خواب مصنوعی اروپا گرفتار یک تروپیسم(گیاهیکه در اثر تحریک بیرونی برای رشد خودش بسوی همان محرک خم میشود)سیاسی گشته است.

روفر- در همه این مدت طولانی وابستگی اروپا به ناتو و امریکا تمام نهاد های سیاسی و مدنی اروپا ،در راس شان اتحادیه اروپا،بطور کامل در مدیریت و سلطه کمکهای مالی امریکا USAID و فرماندهی سفارت امریکا قرار گرفته اند.این امر انها را به یک غفلت طولانی و فلج هرگونه ابتکار عمل و اندیشه مستقل گرفتار گردانیده است.وقتی امروز واندر لاین رییس اتحادیه اروپا میگوید غرب دیگر تمام شده است بخوبی و اشکارا میتوان حالت بی پناهی و یتیم شدگی زمامداران اروپا را دید.اکنون مشاهده می کنیم که این گلوبالیستهای خواب الود که ناگهان با شوکهای ترامپ از خواب پریده اند هرکدام به نحوی در صدد جورامد با ترامپ برامده اند.بیداری دیرهنگامی که در رویارویی با لغزش محور ژیوپولیتیک جهان بسوی شرق کاری از دستش بر نمی اید.میزان سرمایگذاری و تجارت چین همراه با کشور های بریکس و جنوب به ۱۶۰۰ ملیارد دالر بالغ می گردد در حالیکه کل سرمایگذاری تجاری امریکا،اروپا و جاپان درین مدت از ۱۳۰۰ میلیارد فراتر نمیرود.این گسترش جنگ تجاری چین میتواند کل معادله را تغییر دهد این گسترش مناطق اسیا،جنوب شرق اسیا و کشور های افریقایی را دربرمیگیرد.به نظر من شاید گلوبالیسم چین جای گلوبالیسم سابق را بگیرد.وقوع این حادثه نشان میدهد که اروپا از بازی بیرون افتاده است.شارل گاف- در گذشته می گفتند همه راهها به روم ختم میشود گویی امروز این مقوله در مورد محوریت شرق صادق است.۷۰ در صد رشد اقتصادی جهان در سالهای گذشته در همین محور صورت گرفته است.         هروی ژوون- سلطه و وابستگی اروپا در دهه های پیشین به امریکا اروپا را گفتار یک مسمومیت نموده است که کل عوارضش هنوز بروز نکرده است و خود را در سالهای اینده بعنوان یک چالش عظیم در برابر حاکمان اروپایی نشان خواهد داد.زمامداران اروپا در فضای این سلطه انگونه بی اراده و از خود بیگانه گشته اند که اکنون نمیدانند کدام طرف بروند و چه کنند.در گذشته اطاعت مطلق از امریکا انها را تسکین و ارامش داده بود.این زمامداران اکنون در برابر یک حفره عظیمی قرار گرفته اند که از نگاه کردن به ان سرگیجه می گیرند.اینها از ناتوانی در برابر هر مخالفی با خشونت و پرخاش معامله نموده و در هر حرکت ضعف بیشتر خودشان را نمایان میسازند.در جایی خواندم که کسی دونالد ترامپ را به گورباچوف و کمال اتاترک تشبیه نموده بود که هردو در تلاش جدا ساختن سالم یک ملت از یک امپراطوری در حال احتضار بودند.رهبریت یک امپراطوری عقلانیت و درایت بسیار میخواهد که رمامداران امریکا این مهارت را ندارند.یک ویژگی ترامپ قابل پیش بینی نبودن اقدامات اوست که این برایش یک نقطه قوت بحساب می اید.در حالت اشوب زدگی و سردرگمی که ایجاد نموده است هرکس میکوشد در اسرع وقت هرچه بیشتر اهدافی را بچنگ ارد مانند نیتانیاهو و اردوگان در فلسطین،سوریه و لیبی.اسراییل بی مهابا به هرطرف دهان می اندازد.دنیا از نو در حال شکل گیریست و مرز ها در حال فروریزی اند.اما رهبران اروپا قدرت دیدن این همه دگرگونی ها را ندارند.به نظر من ترامپ در مذاکرات ریاض و مسقط با سرعت هرچه تمامتر در صدد خاموش کردن بحران هسته ای ایران است.در مذاکرات ریاض از مشارکت امریکا و روسیه در سرمایگذاری های زیرساختها در ایران سخن گفته شده است.امروز مرکز مهم تبادلات و مذاکرات در شرق میانه به مسقط و سوریه و ریاض منتقل گشته است.امریکاییان درانجاست که با روسها در حال معامله اند.روفر-با قطع کمکهای پارا پولیتیک امریکا اتحادیه اروپا و همه نهاد های وابسته دیگر یکباره خود را چون کودک بخودوانهاده شده و یتیم می بینند.قطع این کمکها پیامد های ناگوار وسیعی در اروپا ببار خواهد اورد.امریکا دیگر یک امپراطوری جهانی نخواهد بود شاید به یک امپراطوری قاره ای و محلی تبدیل گردد.هروی ژوون به تایید سخنان روفر میگوید من به عنوان یک کارشناس مشاور در مذاکرات مسقط شاهد این انزوای اروپا بودم.درین مذاکرات صدای ترک ها،ایرانیها و ویتنامیها خیلی بلند تر از اروپاییان بود.درین محافل انزوای اروپا بخوبی مشهود است.دیگر کسی بما گوش نمیدهد.مرکز ژیوپولیتیک جهان بسوی مسقط و هانگ کانگ منتقل گشته است نه استراسبورگ و وین .اینک افریقا،هند و چین اروپا را پشت سر گذاشته اند.در وقایع و رویداد های سال ها و دهه های اخیر چون حمله به عراق،حمله روسیه به اوکراین ،وقایع سودان و چاد اروپا هیچ سخنی برای گفتن نداشت.در همین حالت بی حسی و از خودبیگانگی بود که زمامداران اروپا دفاع مشترک اروپایی را کاملا فراموش کرده بودند.اینک یکباره با زلزله ترامپ تکان خورده اند و هرروز در محافل اروپایی از دفاع مشترک سخن گفته میشود.اینک رهبران اروپا با این پروژه عظیم و عاجل روبرو گشته اند.امید است بتوانند کاری بکنند.روفر--به نظر من این مهارت و توانایی را ندارند زیرا همه شان در افسون بوروکراسی مسلط فلج گشته اند شبیه روز های پایانی امپراطوری بیزانس.اینها هر روز بیشتر در صدف تنگ افراطیت و پرخاشگری فرو می روند.اینها در حالت هستری همه پروژه ها را ویران خواهند نمود.شارل-اینها حتی قدرت ایجاد یک پروژه مشترک دفاع اروپایی را در برابر ترکیه و روسیه ندارند.روفر– کارل مارکس سخنی دارد که اینجا بدرد ما میخورد .او میگوید این زیربناست که روبنا ها را شکل میدهد.امروز رهبران اروپا با رویکرد ایدیولوژیکی که در پیش گرفته اند قادر به ایجاد چنین زیربنایی نیستند.او مثالی می اورد که در گذشته در میدان تیراندازیهای باند های قاچاق و مافیایی در مارسای فرانسه کارتوس های خالی را جمع میکردند که متعلق به کلاشینکوفهای شوروی بودند.اما امروز در همین میدانهای تیراندازی کارتوسهای خالی را پولیسها جمع اوری میکنند که متعلق به تفنگها و ماشیندار های ناتو و امریکا اند.معنی این سخن اینست که دامنه جنگ اوکراین به مارسای فرانسه هم رسیده است.شارل– شاید سه امپراطوری محلی اینده چین و هند و روسیه باشند.هروی-اگر قدرت برتر صنعتی و تجاری چین با نیازمندیهای بزرگ زیرساختهای هند هماهنگ و موافق گردند یک جابجایی بزرگ ژیوپولیتیک انجام شده است و بزودی شاهد این تحول بزرگ خواهیم بود.هم اکنون دو وزیر خارجه هند و چین خیلی از مشکلات قرارداد های مرزی خود را حل کرده اند.بقول روفر یک مشکل بزرک رهبران اروپا اینست که هیچگاه مسوولیت تصمصم بزرگی را نمی پذیرند در حالیکه خود شان را همیشه حق بجانب میدانند.حاضر نیستند خطا های خود را تصحیح کنند به همین دلیل خود را محکوم ساخته اند.اخیرا ایدل مانتوست از یک موسسه المانی بارومتری را به نشر سپرده است که این موسسه میزان اعتماد در میان ملتهای مختلف را نشان میدهد.در حالیکه این بارومتر در دیگر کشور ها خیلی جدی و مهم تلقی شده است کشور های اروپایی انرا با خاموشی برگزار نموده و نادیده گرفته اند.این بارومتر نشان میدهد که میزان اعتماد به اینده در میان مردمان و سران کشور های چین،هند و عربستان سعودی ۷۰ درصد ارزیابی شده است در سال ۲۰۲۴.فرانسه ۹ درصد،المان و انگلیس میان ۱۵ تا ۱۸ درصد ،جاپان ۲۰ درصد،و امریکا ۳۰ درصد.در عموم کشور های بریکس و جنوب اعتقاد برینست که اینده بهتری خواهند داشت.اما در کشور های لیبرال اروپایی اندک کسی به اینده خوب امیدوارند.اگر این ویژگی را معیار قرار دهیم اروپا اینده ای ندارد.میگویند سیاست هنر واقعیت است اما زمامداران ما با فرار از واقعیت به توهمات ایدیولوژیک پناه می برند.یکی از توهمات زمامداران ما اینست که فکر میکنندپول همه مشکلات را حل میکند.در حالیکه هیچکدام ایده ابتکاری و بینش استراتژیک نداشته باشند میلیارد ها یورو سرمایگذاری برای دفاع مشترک مشکلی را حل نخواهد کرد.شارل- کشور های مهم اسیایی در هماهنگ سازی نرخ پول های شان و تنظیم مشکلات یکدیگر باهم در گفتگو و کار اند در حالیکه کشور های غربی بشمول امریکا از لحاظ تفاهم با یکدیگر در اشفتگی قرار دارند.چرچیل میگفت امریکاییان و اروپاییها در پایان کار تصمیم خوب می گیرند.اروپاییان از اتخاذ تصمیم مستقل خودداری میکنند.یک فقر تدریجی نسبی روزافزون در میان کشور های اروپایی در مقایسه با کشور های اسیایی در حال گسترش است.در حالیکه در گذشته اروپا غنی ترین و مرفه ترین کشور های جهان به حساب می امد.برعکس ادعای طرفداران محیط زیست فروپاشی اینده از بحران محیط زیست نمی اید بلکه از عدم پذیرش واقعیتهای موجود و تحولاتی که در جهان در جریان است ناشی خواهد شد.ضعف روزافزون کیفیت سیستم بهداشتی و بد تر و وخیمتر ازان سیستم تعلیم و تربیت در کشور هایی چون فرانسه و انگلیس فروپاشی همه چیز را در پی خواهد اورد.سطح کیفیت دانشگاه های اروپا اکنون بمراتب کمتر از دانشگاه های هند و چین میباشد.یکی از شرکت کنندگان این بحث با طنز میگوید امیدوارم روزی از دیکتاتوری خانم واندر لاین رییس اتحادیه اروپا رها شویم و برای تنفس فضای ازاد به خلیج برویم.ما وقتی ازاد خواهیم شد که دولت را راه حل نپنداریم بلکه انرا یک مشکل بدانیم.ما در جهانی زندگی می کنیم که نخبگانش بی عرضه ترینهای انند.

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا