نوید محسنی :دکترنجیب الله مردی با اندک اطلاعات مگرخَشَن!

یادداشت نواندیشی : آخیرأ به مناسبت  یا د بود ی از دکترنجیب الله آخرین رئیس حاکمیت چهارده ساله حزب دموکراتیک خلق افغانستان که بروز پنجشنبه پنجم میزان ۱۳۷۵ مطابق با ۲۷ سپتمبر ۱۹۹۶ با نخستین ورود طالبان بر کابل به قتل رسید از آنجمله حوادثی نامیده می شود که در تاریخ خونین کشور ما افغانستان از آن یادی بعمل خواهند آمد . هرچند پیروان و ارادتمندان این چهره جنجالی و در عین حال نقش آفرین الگوی سیاسی خویش را ” شهید ” می نامند که پینه زدن این لقب بروی نه تنها جفأ در حق اندیشه های مارکسیستی ، لنینیستی تلقی میگردد بلکه در مغائرت با باور های زنده یاد  دکترنجیب پنداشته میشود .با اینکه هنوز هم شاید بسیاری از تحلیلگران و نخبه گان ساده اندیش کشور ما آنگاه که به  مناسبت یادبود از وی و ارزیابی نقش دکتر نجیب الله فقید در زمامداری کشور به تحلیل می کشانند از فقید دکتر نجیب که به شکل فجیعی و در تکمیل پروژه استخباراتی بیگانه ها به قتل رسید به لقب شهید یاد کنند اما هستند شخصیت ها و رجال عدالت پسندی که وقتی حوادث خونین تاریخ معاصر افغانستان را به نقد و پژوهش میکشانند بصورت واقعبینانه و بدور از غَرض ومَرض  تمامی پهلوهای حوادث تاریخی را در نظر میگیرند . که جناب نوید محسنی پژوهش گر عرصه تاریخ و متصدیی ارجمند و فرهیخته رادیو کتاب یکی از اینگونه شخصیت ها نامیده میشود ایشان در گفتگو با تاج الدین سروش ازگزارشگران نامور افغانستان که کار گزارشگری را بارادیو تلویزیون جهانی BBC آغاز کرده و اکنون در شبکه تلویزیونی افغانستان انترنشنل بحیث مجریی برنامه های سیاسی انجام وظیفه می نمایند به مناسبت یادبود از دکتر نجیب الله فقید 

من دکتر نجیب را از نزدیک نه دیده ام اما سیمایش را در تاریخ های که خواندیم  یک تصویری در ذهن من است که آدم ِ با شدت ایدولوژیک ، با مطالعه محدود ،تن قوی و بسیار خشن تا جائیکه چه شعله ای ها و چه اخوانی ها آنها رقبای سیاسی هم بودند . آقای سروش پرسید که شما در آن وقت در کابل بودید !! آقای نوید محسنی دربرابر پاسخ داد که بلی من در کابل بودم ! آنها مشت های دکتر نجیب را در یاد شان هست که در انتهای مباحث مشت را استفاده میکرد …. اول تره کی رئیس جمهور بود ، بعد تره کی را شاگرد وفادارش حفیظ الله امین با بالشت خفه میکند این ها را من به نسل جوان میگوئیم که معلومات دقیق وبهتروخوب ترداشته باشید بعد از ین تصفیه های که صورت می گیرد دکترنجیب الله را به عنوان سفیر در تهران مقرر کردند ازین به بعد پرونده دکتر نجیب الله از نظر سیاسی دو وزنه میگیرد تعدادی وی را به عنوان یک استعداد بسیار رهگشا می بیند و تعدادی هم وی را متهم میکند و من باب مثال میگویند که یک میلیون دالر را از سفارت تهران وقتی برطرف شد با خود به بلغاریا برد و هوتل ساخت . .. در برابر چنین اظهارات جناب محسنی آقای سروش که مجری برنامه بوده می گویند که ولی سندی وجود ندارد در این باره ! آقای محسنی در پاسخ آن می گوید که من اگر از طریق انلائن و خانه مسائل را مطرح می کردم بخوبی تمامی اسناد و مدارک را نیز ارائیه مینمودم . ودر ادامه می گوئند بعد ازین باز مجددأ شش جدی میرسد و درشش جدی طبق روایت های که در تاریخ ما خواندیم

حتی یک روایت هم موجود است که K.G.B کمیته  اطلاعات و امنیت اتحاد جماهیر شوروی وارد افغانستان شود وقتی به موافقت کارمل K.G.B کمیته  اطلاعات و امنیت اتحاد جماهیر شوروی وارد میشود بعد از آن رشد نجیب نیز شروع گردید تا زمانی که ” خاد ” تشکیل می شود البته قبل از “خاد ” آگسا و غیره هم بودند که کار های بدی انجام داده بودند . سروری نفاقی بین مجاهدین خلق میکرد ..من در جناح مجاهدین بودم وقتی آقای سروش می پرسد که شما در کدام جریان مجاهدین بودید آقای محسنی  با صراحت گفت : من در جریان مشخصی در اوائیل با شورای اتفاق کار میکردم ، بعد هوادار یک چریان بسیار خوردی ( کوچکی )  مسلمان چپ گرا بودم بنام مجاهدین خلق افغانستان یا مجاهدین مستضعفین افغانستان ! من تها تفاؤت من با سائر هواداران آن در این بود که من معلم بودم از ابتدای جهاد ؛ و آنها کار مسلحانه میکردند . بعد همین نفاق خلق کردن به دوران دکتر نجیب الله در اوج خود میرسد . بسیار با توطیه های گوناگون ، ضمن ازاینکه خشن ترین شکنجه ها را در پلچرخی ، صدارت و زندانها اعمال میکند ، کسانی هست من در همان چینل کوچک یوتیوب که دارم با زندانی ها مصاحبه کرده ام . این شعار های که می دهند که آزادی بود و این بود و آن بود اصلأ وجود ندارد . وقتی آقای تاج الدین سروش مجری برنامه گفتگوی ویژه از جناب محسنی متصدیی رادیو کتاب و چژوهشگر تاریخ پرسید : در دولت های که دربرابر شان جریانها می میجنگند مثل جریان مجاهدین که شما یاد کردید طبیعی است که دولت ها باید در مقابل آنها از هرنوع وسائل استفاده کنند چون که بصورت مسلحانه دربرابر دولت نجیب میجنگند ! جناب محسنی مورخ پژوه ورزیده و گرداننده آگاه رادیو کتاب پس از تمجید از شیوه گرداننده گی آقای تاج الدین سروش گفت : چرا مجاهدین در برابر نجیب جنگیدند ؟ این باید در مقدمه گفته می شد ! مردم افغانستان دقیقأ مجبور شدند که دست به اسلحه ببرند چراکه با هیچ وجه امنیت نداشت . در زمانیکه حزب دموکراتیک خلق افغانستان سر قدرت آمد یک گپ در کابل رائج شده بود که میگفت خبرنگاران سر چوک چه گفت ؟ و جالب این بود که تمامی مصوبات کمیته مرکزیی حزب دموکراتیک خلق در آنجا گفته می شد ! مردم از زندانها خبر می شد که چه رقم شکنجه می شوند و چه رقم بی رحمانه اعدام می شود . بخاطر دفاع از جان خود با اسلحه های کهنه ای که از انگریز به اصطلاح همان زمان من بگویم ؤلجه گرفته بودند و حتی با بیل و کلنگ این چشم دید من است مردم به جنگ آنها رفتند یعنی مردم را مجبور ساختند ، وقتی مجبور کردند طبیعی است که در دنیای سیاست تمامی سردمداران ممالک در پی منافع خود هستند بعداز سه سال به گمان من دیگر دهن بوجی دالرهم به مجاهدین باز شد ، از ریال شعودی هم باز شد ، کلدار پاکستان هم باز شد و مقداری از کتاب های ایران هم ! چرا می گوئیم کتاب ! ایران در جامعه اهل تشیع پیسه ای نه میداد کتاب می فرستد، اسلحه هم اگر می داد بسیار کهنه بود ولی برعکس در پاکستان کلاشنکوف بود ، کلاشینکوف مصری بود ،کلاشینکوف لیبیائی بود ملاشینکوف روسی بود اینها به شکل وسیعی توزیع می شد شما جریان مکمل این گفتکو را از زبان جناب آقای سید نوید محسنی تاریخ پژوه ،فرهنگی نامور و متصدیی رادیو کتاب را با محترم تاج الدین سروش مجریی برنامه گفتگوی ویژه تلویزیون محترم افغانستان انتر نشنل میتوانید خود پیگیری فرمائید