گـزیده اخبــار
خانه » اجتماعی » حل اساسی مسائل با پاکستان ؟
حل اساسی مسائل با پاکستان ؟

حل اساسی مسائل با پاکستان ؟

یادداشت نواندیشی:جناب آقای ویس ناصری ازمعدود ومحبوب تحلیلگران و فعالان سیاسی و فرهنگی افغانستان است که با صراحت عام و تام حوادث تاریخی وسیاسی مربوط به افغانستان را به بررسی وتحلیل می گیرد اما قضاوت ها وتحلیل های این تحلیلگر فرهیخته آنگاه نا تکمیل می ماند که ایشان با دور از متن و بطن معاملات و ترفند ها واطلاعات فریبنده ی استخبارات منطقه وجهان بویژه سازمان اطلاعات ارتش پاکستان ISI به تحلیل مسائل بپردازد.موصوف آخیرآ به مسأله حضورتاریخی ونفوذ عملی کشورپاکستان طی یک برنامه ای که ازسوی این شخصیت فرهیخته  بصورت مستقل به نشرمیرسد وبرای تربیون نواندیشی نیزنسخه ای ازآن رافرستاده است خواستیم تحلیل و اطلاعات تاریخی و سیاسی ایشان را با این یادداشت تکمیل نمائیم .این یک واقیعت اظهرمن الشمس است که کشور پاکستان پس ازآنکه استعمارانگلیس دربرابرآزادی خواهان نیم قاره هند شکست سنگینی را متحمل شد انگلیس ها برای پنهان نگه داشتن شکست تاریخی خود وگرفتن انتقام ازآزادی خواهان و استقلال طلبان هند درنیم قاره آسیا کشوری بنام اسلامی جمهوریه پاکستان رابا عمق استراتیژیک استعماری تشکیل کشوری بنام اسرائیل درخاورمیانه به وجود آورد.البته نباید تعجب کرد که دوغده سرطانی “بنام اسلامی جمهوریه پاکستان وکشورافراطی صهیونیستی بنام اسرائیل “دردوجغرافیای مختلف اما با توجه به مؤقیعت های جغرافیاوی وتاریخی مردم سلحشوراین دوسرزمین یعنی خاور میانه وغرب آسیا یکی بنام اسلام ودیگری بنام یهودیت دریک مقطع خاص تاریخی عرض وجود کرد! البته چون بحث ما از کشوری بنام پاکستان است باید گفت که برای نخستین مرتبه این کشور مصنوعی از سوی ارتش مستقردرهند کبیر بریاست جنرال کوامی توم Major General Robert Cawthome که به بحیث نخستین رئیس ارتش پاکستان ایفای وظیفه می نمود تشکیل گردید البته نباید حضور تعدادی از رهبران مذهبی و سیاسی در هند کبیر را نیز در ایجاد و تأسیس کشوری بنام پاکستان نادیده گرفت و همچنان  مخالفت بسیاری از علمای بزرگ و مشهور نیم قاره هند همچون مرحوم علامه ابوالاعلی مودودی (رح)  با تشکیل چنین کشور و با چنین استراتیژیی که در نقشه راهی بنام ” نظریه پاکستان ” تمثیل گردیده بود فراموش کرد .
به هرحال عمق استراتیژیک کشور جدید التأسیسی موسوم به پاکستان که در مرزهای شرقی با کشوری تازه به استقلال رسیده هند مؤقیعت دارد با نوع ماجراجوئی دائمی استوار است و در مرزهای غربی نیز که با افغانستان بویژه در مناطق مرزی استفاده ازسیاست ماجراجویانه و استیلا گرانه  را به میراث گذاشت . درست در همان زمان بود که حاکمان افغانستان میدانیستند ،  پاکستان به مثابه یک غده ماجراجو در نیم قاره هند بخاطر انتقام از استقلال طلبان هند و بقای حضور استعمارانگلیس عرض اندام کرده است توانیستند  با استفاده ازسیاست معروف چانه وفشار بقای خود در جنوب غرب آسیا تضمین کند . اما این سیاست دیر دوام نیاورد و افغانستان قربانی مسابقه ابرقدرت ها درمنطقه بویژه جنوب غرب آسیا شد که با مطالعه تاریخ خونین پنج دهه آخیر بویژه با حرکت اشغالگرانه ارتش سرخ در افغانستان ومقابله مردم سلحشور با آن زمینه ای را مساعد ساخت که افغانستان از داشتن ارتش منظم محروم گردد وبا سقوط کمپ وارسا برهبریی اتحاد جماهیر شوروی افغانستان به  سرزمین جنگ های نیابتی مبدل گشت . وقتی دوست فرهیخته ما جناب آقای ویس جان ناصری پیرامون خواسته ها و مشکلات سیاسی که میان افغانستان و پاکستان ابراز نظر میفرمایند  به قول وی که از زمان تأسیس کشور پاکستان که در سال ۱۹۴۷ کشوری بنام پاکستان در شبه قاره هند از کشور بزرگ هند جدا شد و یک کشور اسلامی در منطقه ایجاد شد .
هند با ادعای حاکمیت بر کشمیر دو یا سه بار با پاکستان جنگید وتا به امروز سه یا چهاربارجنگ راباپاکستان با شدت براه انداخته است و در سال ۱۹۷۱ کشور بنگله دیش به حمایت و مداخله نظامی هند از بدنه پاکستان جدا و کشور جدیدی بنام بنگله دیش ایجاد شد لهذا پاکستان همیش معروض به تجزیه و مداخلات از سوی کشور بزرگ هندوستان بوده ولی دولت های افغانستان متأسفانه به تحریک دهلی و به تحریک هند همیشه زیر تأثیر مطالبات و تحریک های هند قرار داشته و خواسته های بنام مرز دیورند و حل معضله دیورند و ادعای مرز ی باپاکستان  متأسفانه دا پشتونستان زموژ ، داپشتونستان زموژ !   از کابل بلند شده این باعث تشویش دولت مردان پاکستان بوده است بنأ این دولت مردان افغانستان بوده که ادعای ارضی و مرزی دارند . پاکستان با افغانستان ادعای ارضی ومرزی ندارد فقط یک همسایه خوب و یک همسایه ای که حداقل منافع پاکستان را تهدید نکند می خواهد .امروزهم که دولت پاکستان با حاکمان فعلی طالبها دارد ، حمایت بی دریغ طالبها از تی  تی پی TTP جیش محمد و سپاه محمد و دهه گروهی که درشورای امنیت و در سازمان ملل و کمیته تحریم های سازمان ملل و تمامی نهاد های بین المللی اعتراف میکند که تی  تی پی TTP جیش محمد و سپاه محمد و ده ها گروهی که امنیت ملی و ثبات پاکستان را برهم میزند درافغانستان هستند . حتی رهبران تی  تی پی TTP با رهبران سیاسی و نظامی شان در هوتل کانتیننتل به وساطت آقای حقانی مذاکره کرد در خوست مذاکره کردند ، بنأ موجودیت رهبران و فرماندهان نظامی تی  تی پی TTP در افغانستان قابل بحث نیست تی  تی پی TTP در افغانستان هست وبا قوت وجود دارد مداخله افغانستان در پاکستان و حمایت از گروه های تروریستی و ادعای ارضی ومرزی و این که ما خط دیورند را برسمیت نه می شناسیم و ما خاکها خود را می گیریم این باعث این میشود که پاکستان نگذارد حاکمیت ملی و تمامیت ارضی شان از افغانستان مورد تهدید قرار بگیرد و هند در میدان افغانستان با اوبازی کند. بنأ جنگ نیابتی میان هند و پاکستان درافغانستان است و پاکستان از طرف سیاستمداران و از طرف دولت های که حاکمیت ملی و تمامیت ارضی را زیر سوال میبرند مورد تهدید قرار دارد بنأ پاکستان هم انتقام خود را میگیرد و همیش از گروه های تروریستی مسلح در خاک خود حمایت کرده هرگروهی که برضد دولت مرکزی افغانستان بوده پاکستان حمایت کرده ؛ از مجاهدین حمایت کرده ، از طالب ها حمایت کرده و امروز هم شاید از گروه های شورشی دیگری که برضد طالبان ایجاد شوند پاکستان حمایت کند . اگر ما می خواهیم مشکلات اساسی را با پاکستان حل کنیم باید مشکل به شکلی حل شود که در افغانستان باید یک دولت مشروع ملی در افغانستان ایجاد شود تا یک شوری و پارلمان داشته باشد وازطریق پارلمان مطالبات سیاسی افغانستان باپاکستان مطرح شود و بعد از آن از طریق نهاد های بین المللی ،سازمان ملل متحد با وساطت کشورهای بزرگ با معضلات  ارضی ومرزی پاکستان با افغانستان حل شود . بنأ اگر ما می خواهیم که پاکستان مداخله نکند در امور افغانستان ، باید دولت های افغانستان مداخله نکنند و حمایت نکنند گروه های تروریستی مسلحی که برضد پاکستان است .
مطالبات ارضی و مرزی و یاهم مرز بین المللی را زیر سوال بردن خود تهدید است ، پاکستان یکبار تجزیه را طعم اش چشیده و بنگله دیش یا  پاکستان شرقی جدا شده بیشتر از صد میلیون پاکستانی کشور جدیدی بنام بنگله دیش ایجاد کرده بنأ اگر ما یکی بر سوم خاک های امروز پاکستان را زیر سوال می بریم این باعث این میشود که پاکستان همیشه در امور افغانستان مداخله کند . برای حل اساسی ازین معضله باید شوری و پارلمان ملی افغانستان تصمیم بگیرد وبعد از آن در مراجع بین المللی به وساطت کشور های جهان باید یک راه حل اساسی به این معضله جستجو شود تا برای همیش مطالبات افغانستان وپاکستان برطرف شود
شما به فکراتَک هستید وما در خیال پُلِ مَتَک ! این جمله ای هست که در آخرین ایام  جهاد ملی مردم افغانستان علیه اشغالگران شوروی در دوران مهاجرت در پاکستان برمبنای یک گفتگوی درونی از شبکه استخباراتی سازمان اطلاعات ارتش پاکستان ISI آنکشور که بصورت شفاهی فی مابین برخی از مجاهدین ومهاجرین با افسران سازمان اطلاعات ارتش پاکستان ISI بؤقوع پیوسته بود نقل قول میگردد در این گفتگو که میان چند تن از مجاهدین  خون گرم افغانستان با افسران مذکور انجام یافته بود طوری وانمود شده بود که گویا افغان ها من جمله مجاهدین افغانستان با به رسمیت نه شناختن معاهده تاریخی موسوم به دیورند که در سال ۱۸۹۳ میلادی میان امیر عبدالرحمن به نمائنده گی از افغانستان و یک افسر دیپلمات بریتانوی موسوم به هنری مورتیمر دیورند Henry Mortimer Durand از سویی بریتانیا به امضأ رسیده بود به فکر لغو معاهده معروف دیورند هستند و میخواهند اراضی الحاق یافته ای با پاکستان که به اساس همین معاهده انجام یافته بود دوباره با افغانستان وصل کنند .! جالب ترین حرفی که از آن گفتگو نزد همه مهاجرین افغانستان وحتی در خارج از محوطه جهاد افغانستان از قول همان افسران سازمان اطلاعات ارتش پاکستان ISI درتاریخ حک گردید این بوده که شما به فکراتک * یعنی مرز قبل از امضای معاهده دیورند که گفته می شود در منطقه ای واقع در ایالت خیبر پشتونخواه میباشید و ما به فکر” پُل مَتَک ” که در شمال افغانستان و در نزدیک سالنگ ها مؤقیعت دارد یعنی اینکه ما چنان در عمق وجود تان رخنه نموده  ایم که در دورترین نقاط افغانستان میتوان هرآنچه را که ما در نظر داشته باشیم عملی نمود

جنگ آزادی بخش ملی واستقلال طلبانه مردم افغانستان یعنی جهاد که با اشغال افغانستان توسط ارتش اشغالگر اتحاد جماهیر شوروی آغاز گردید بزرگترین حادثه در تاریخ کشورما به حساب می آید . نیات شوم کشورهای همسایه بویژه پاکستان ازهمان نخستین روزهای اشغال افغانستان توسط ارتش اشغالگر شوروی  با سؤاستفاده ازحمله خونخوار ارتش سرخ برافغانستان نزد برخی نیروهای ملی وجهادی کاملأ روشن گردید که این تجارب درد ناک مملو ازآموزش ها وعبرت های برای همه آزادی خواهان افغانستان و جهان میتواند در راه مبارزه برای استقلال  و آزادی خواهی  توام با عدالت سرمشقی باشد باید از این تجارب درد ناک آموزش لازم را فرا گرفت و نباید کاری و عملی را مرتکب شد که فقط به نفع امپریالیزم جهانی و مزدوران بومی شان در منطقه تمام شود روی همین اصل باید منفذ های نفوذ

دشمن در وجود ما را شناسائی کرد ودید که دشمنان زبون افغانستان این آشیانه تاریخی همه شهروندانی  که با هر قوم و مذهب و نژاد تعلق داشته اند از کدامین منفذ در وجود ما نفوذ میکنند ؟ تا آنرا با تقوای برخاسته از عقلانیت و خِرد متعهد با فطرت الهی و بصیرت مملو از ایمان و معنویت ببندیم و نگذاریم که آن مقوله تاریخی نسبت به ملت رشید افغانستان دوباره درپیرامون حیات مان تکرارشودکه ” ملت افغان در جنگ برنده و در سیاست بازنده است ” تجربه تاریخی در نزد مردم مجاهد و سلحشور افغانستان وجود دارد وقتی در آستانه اشغال افغانستان یکی از فرزندان رشید و از قهرمانان جهاد ملی کشور شهید احمد شاه مسعود نیت شوم و پلید سردمداران پاکستان را به حیث یک انسان آزاده حس و درک نمود بلادرنگ به داخل کشور آمد و با دشمن زبون در قُله های هندوکش به مبارزات چریکی و جنگ نا برابر نظامی پرداخت و در ک کرد که نگهبانان عمق استراتیژیک پاکستان یعنی آرتش آنکشور به هیچ قیمتی حاضر به دست کشیدن از استراتیژیی ماجرا جویانه برضد افغانستان نیستند و تا آخیر در آشیانه اش که در قله های هندوکش و زادگاه اش پنجشیر قرار داشت باقی ماند .

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا