رخدادتحول عظیم در شرق میانه!

مشکل واقعی در کل اروپا اینست که راه تحول اینده را بر خود بسته است.کیر استارمر که با یک اکثریت بقدرت رسید اکنون اعتبار خود را از دست داده است.ایمانویل ماکرون در فرانسه نفرت عمومی را برعلیه خودش بر انگیخته است.فریدریش مرتس هم در سقوط ازاد قرار گرفته است.این رهبران اروپا که سیاست فست فود را در پیش گرفته اندتمام راه حلهای اینده را سوختانده اند.راه تحول به مرحله جدید در اروپا قفل زده شده است چون یک عده از نخبگان که در مرکز قدرت قرار دارند راه هر نوع بدیل واقعی را بسته اند.به همین دلیل انهاییکه به حاشیه رانده شده اند به رادیکال ها بدل شده اند.این سیستمها انقدر بسته و بریده از مردم گشته اند که هیچ تحولی را اجازه نمیدهند.وقتی درونی ها گوش کر اختیار کردند پیرامونی ها فریاد شان را قویتر و خشم اگین تر ساخته اند.تاریخ به این شیوه حرکت میکند.این قبضیت درونی اکنون به استفراق کشیده شده است.نگرانی بزرگ اینست که مردمان عادی به این نتیجه رسیده اند که اعتراضها بجایی نمیرسد.هر مرتبه ای که برای بهبود اوضاع تلاش نمودند سیلی خوردند.اعتراض هیچ معنی ندارد و رای دادن به هیچ نتیجه ای منتج نمیشود.به المان نگاه کنید.انها انتخابات اخلاقی برگزار کردنددر پایان یا مردند و یا طرد شدند.جمهوریخواهان هم بجایی نرسیدند.انهاییکه ماندند راه خشونت در پیش گرفتند از نوع خشونت انقلابی که ویرانگر است.تکرار این چرخه باطل بسیار نگران کننده است.این جریان سرخوردگی و نومیدی ببار می اورد .

خشونت یگانه راهیست برای خروج ازین چرخه فرساینده.انقلابها فرزندان خود را میخورند.عدالت وعده میدهند اما ویرانی ببار می اورند.راه عاقلانه اصلاحات از درون است هرچند اینکار بسیار دشوار است.وضعیت اقتصادی بحالت ورشکستگی رسیده است.بر سر یک بودجه به توافق نمیرسند مگر اینکه بانک مرکزی اروپا انرا وثیقه نماید.وضعیت بسیاروخیم است.انگلیس باید هر ماهه سه و نیم بیلیون پوند به اوکراین بدهد.فرانسه هم همینطور.واندرلاین رییس کمیسیون اروپا هم چهار بیلیون یوروی دیگر به اوکراین وعده داده است.این خشم مردم قابل درک است .حقوق بازنشستگی و هزینه های بهداشتی در حال کاهش اند.شهروندان شاهد شکسته شدن قرارداد اجتماعی اند.مردم اعتماد شان را به سیسم از دست داده اند که دوباره بدست نمی اید.ازادی بیان در بریتانیا بصورت منظم کاهش می یابد.اخیرا یک زنی را به دلیل گذاشتن یک پست در رسانه های جمعی بازداشت نموده که قرار است راهی زندان شود.شرایط انگونه شده است که ممکن است نیمه شب بدروازه تان بکوبند و برایتان بگویند به دلیل نشر یک مطلب در رسانه ها بازداشتید.بازداشتهای شبانه فقط برای ارسال یک پیام.این علامت سیاهیست برای اینده دیموکراسی و ازادی بیان.وقتی این مجاری قانونی برای ازادی بیان مسدود شوند فشار ها متراکم خواهند شدو دیر یا زود انفجار رخ خواهد داد.یک جنگ تدریجی برعلیه رسانه های اجتماعی شکل گرفته است مانند تیک تاک و انستاگرام،چرا؟مرگ چارلی کرک یک اگاهی جدیدی را بویژه در نسل جوان امریکایی بوجود اورده است چه در درون حزب دیموکرات و چه جمهوریخواه.این اگاهی جدید به دلیل نقش این رسانه ها در خدمت اسراییل بود.موج بزرگی از مردم که برای ترامپ رای دادند که برای خواسته های خود شان بود اما ترامپ از روز بقدرت رسیدن تا کنون در هر موردی و هر مرحله ای بدون قید و شرط در خدمت اسراییل قرار گرفته است که این خشم و سرخوردگی بزرگی را در میان هواخواهان ماگا ایجاد نموده است.انها میگویند منظور ما «اول امریکا »بود نه اول اسراییل.همین رسانه ها در خدمت اهداف اسراییل هرگونه اعتراض علیه اسراییل را سرکوب و خاموش ساختند.این همان جنگ تدریجی بود در هشت جبهه برای اهداف اسراییل که توسط نیتانیاهو بسیج گشته بود که نقش سازنده در پیروزی ترامپ بازی کرد.اکنون همین جنگ بصورت چرخش جوانان علیه اسراییل خود را نمودار ساخته است.وقتی سانسور اوراق پنتاگون به بحثی داغی اجتماعی تبدیل شد تنش تازه ای در امریکا خود را با عمق و گستردگی تبارز داد.به نظر من این تنش هنوز به اروپا نرسیده اما دیری نخواهد گذشت که این تنش بمثابه ازمون بزرگی در برابر حکام اروپا عرض اندام نماید.مردم اکنون از ترامپ میپرسند چرا امریکا بصورت تمام قد و بیقیدوشرط در هر جنایتی در شرق میانه از اسراییل حمایت میکند؟اروپا هم در برابر این چرخش قرار خواهد گرفت.الیسترکروک در برابر این سوال که چرا در حوادث اخیر شرق میانه یکباره پای تونی بلیر بمیان امد و این مرده سیاسی دوباره احیا گردید به نکته عجیبی اشاره می نماید.او در جواب میگوید تمام این مساله به یک شخص بر میگردد بنام لاری الیسون که یک پایگاه بزرگ اطلاعاتی و رسانه ای را میگرداند بنام Oracle.او با تونی بلیر رفاقت و همکاری نزدیک دارد.او موسسه تونی بلیر را با سرمایه چند صد میلیونی تمویل نموده است.این پایگاه اطلاعاتی اوراکل با ISDFو با واحد اطلاعاتی ۸۲۰۰ اسراییل همکاری نزدیک دارد.اقای کروک میگوید من با لاری الیسون ملاقات های در لندن و Araداشتم.الیس میگوید با تونی بلیر هردو در یک سازمان اند و هردو یک هویت دارند.میان موسسه بلیر و اوراکل هرروزه مذاکرات وجود دارد.الیس اکنون اداره این پایگاه اطلاعاتی گسترده را به فرزند خود منتقل نموده است.این چنین روابطی میان بیلیونر های تکنولوژی و موسسات سیاسی با منافع خارجی وجود دارد که روز بروز اشکار تر میگردد .این روابط مرز ها میان دیموکراسی و نفوذ قدرتها را تاریک و مبهم میگرداند.وقتی یک دسته کوچک کنترول جریان اطلاعات و پلانهای سیاسی را در قبضه خود میگیرندمیتوانند توافق های عمومی را به نفع خودشان مدیریت نمایند.امریکا نیز در پروسه خرید بقیه شیکه های اجتماعی و اطلاعاتی حضور داشت که یک شخص کلیدی همین جریان شبکه تیک تاک را بوجود اورد.من صورت خام یک طرحی را بدست اوردم که نشان میداد نیتانیاهو در اخرین دقایق اصرار خاصی بر وارد ساختن تونی بلیر درین طرح داشت همین طرح صلح ۲۰ یا ۲۱ ماده ای برای غزه.صورت این طرح یک ترفند دیگریست برای اینکه حماس این طرح را نپذیرد.این مساله از مدتها پیش به چنین صورتی در نظر بود.این ژرارد کوشنر بود که موسسه تونی بلیر را موظف به اماده سازی این طرح برای اینده غزه نمود.همینطور ایده پیشنهاد ایجاد نیروی امنیت بین المللی نیز از سوی ژرارد کوشنر داده شده بود.اشکار است که این بازیگران چگونه عمل مینمایند.الیستر کروک رابطه میان تکنولوژی،رسانه ها و استراتژی ژیوپولیتیک را بخوبی تصویر مینماید.اینها تیوری های توطیه نیستند اینها ساختار قدرتهای مدرن اند.بوجود اوردن این میدان نفوذ امروز به الگوریتم سپرده شده است که توسط شبکه های قدرت تمویل میشوند.هم ریتوریک ها،سخنرانیهاو نیز ارتشها اینگونه مدیریت میشوند.یک ماه قبل میان گردانندگان همین شبکه ها و دونالد ترامپ ملاقات صورت گرفت که ویتکاف هم دران حضور داشت و هم گان لیا که در تمام این جلسات حاضر بود.همه اینها نزدیکترین کسان به نیتانیاهو اند.همه این ها از کوشنر شروع شده است.طرح اینگونه صورتبندی و مهندسی شده است که اگر موفق نگردد مسوول ان نیتانیاهو و اسراییل نباشد بلکه مسوولیتش بدوش فلسطسنیان بیفتد که هر بار طرحهای اسراییل که فرصتهای طلایی را در اختیار فلسطینیان میگذاد رد میکنند.همان کلمات و جملات کهنه ای اند که در طول چندیندهه بصورت ترفند شیطانی تکرار میگردند.این طرحهای پیشنهادی بصورتی مهندسی میشوند که ناکام شوند.کروک معتقد است که اینگونه نتایج ژیوپولیتیک تصادفی نیستند بلکه چنین مهندسی شده اند.اروپا،امریکا و شرق میانه هم اکنون در یک شبکه درهم تنیده اند شبکه ایکه توسط قدرت،پول و کنترول ریتوریک غالب با هم بافته شده اند.