گـزیده اخبــار
خانه » اجتماعی » همگرایی ملی درپرتوهمگرایی دینی
همگرایی ملی درپرتوهمگرایی دینی

همگرایی ملی درپرتوهمگرایی دینی

همگرایی ملی به‌عنوان پیش‌شرط ثبات، توسعه و اقتدار سیاسی هر کشور، زمانی تحقق‌پذیر است که بنیان‌های فکری و ارزشی مشترک میان اقوام و گروه‌های اجتماعی وجود داشته باشد. در جوامع اسلامی، این بنیان مشترک در بستر دین اسلام شکل گرفته است. ازاین‌رو، همگرایی دینی نه تنها مبنای اخلاقی و فرهنگی وحدت ملی است، بلکه آن را سهل‌الوصول‌تر، عمیق‌تر و پایدارتر می‌سازد.این مقاله با رویکردی تحلیلی و مقایسه‌ای نشان می‌دهد که در جوامع مسلمان، هرگاه سیاست ملی از بستر دینی جدا شود، همگرایی دچار بحران می‌شود؛ اما زمانی که ارزش‌های دینی در سیاست ملی لحاظ گردد، همبستگی اجتماعی تقویت و مشروعیت نظام سیاسی تثبیت می‌شود.همگرایی دینی به معنای هم‌سویی و تعامل سازنده میان پیروان یک دین بر اساس اصول ایمانی، اخلاقی و الهی است؛ ارزش‌هایی چون عدالت، برادری، کرامت انسان، تقوا و خیر عمومی.در مقابل، همگرایی ملی به انسجام اجتماعی میان اقوام، مذاهب، زبان‌ها و گروه‌های سیاسی در چارچوب یک ملت و سرزمین واحد اطلاق می‌شود.اما نکته کلیدی آن است که در جوامع مسلمان، دین، بنیان هویت ملی است. در نتیجه، نمی‌توان میان همگرایی دینی و ملی مرز صلب و جداگانه‌ای ترسیم کرد. همگرایی ملی بدون پیوند دینی، همچون ساختمانی بی‌پی است که با نخستین لرزش فرو می‌ریزد.قرآن کریم اساس همگرایی را بر توحید، تقوا و عدالت قرار داده است.آیه ۱۳ سوره حجرات می‌فرماید:«يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ»این آیه، مبنای نظری جامعه واحد را در دو اصل خلاصه می‌کند:قرآن کریم اساس همگرایی را بر توحید، تقوا و عدالت قرار داده است.آیه ۱۳ سوره حجرات می‌فرماید:يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ»این آیه، مبنای نظری جامعه واحد را در دو اصل خلاصه می‌کند:۱. وحدت در خاستگاه آفرینش (همه از یک زن و مرد آفریده شده‌اند).۲. وحدت در ارزش (برتری در تقوا، نه در نژاد و قبیله).از نگاه قرآن، تنوع قومی و زبانی ابزار شناخت و تکامل اجتماعی است، نه عامل تبعیض. در واقع، قرآن، تکثر را مقدمه‌ی وحدت آگاهانه می‌داند. بنابراین، جامعه‌ای که بر این نگرش استوار باشد، به‌سادگی می‌تواند از همگرایی دینی به همگرایی ملی گذر کند.

از منظر جامعه‌شناسی سیاسی، وحدت ملی زمانی پایدار می‌ماند که سه مؤلفه‌ی اساسی در جامعه نهادینه شود:

                ۱:            ارزش‌های مشترک

                ۲:            مشروعیت سیاسی فراگیر

                ۳:            اعتماد متقابل میان حکومت و مردم

در جوامع سکولار، این سه مؤلفه معمولاً از راه نهادهای مدنی یا منافع اقتصادی مشترک حاصل می‌شود. اما در جوامع اسلامی، دین به‌عنوان جامع‌ترین نظام ارزشی و اخلاقی، این سه مؤلفه را به‌صورت درونی تولید می‌کند.

  • دین، ارزش‌های مشترک را از طریق ایمان و اخلاق به وجود می‌آورد.
  • مشروعیت سیاسی را از عدالت و رضای الهی می‌گیرد.
  • اعتماد اجتماعی را از برادری ایمانی و صداقت در رفتار رهبران تغذیه می‌کند.به همین دلیل، همگرایی ملی در جوامع مسلمان، زمانی سهل‌الوصول است که بر مبنای دین و اخلاق الهی استوار گردد.مدل‌های دینی و غیردینی در وحدت ملی در مقایسه بین مدل‌های همگرایی دینی و غیردینی، چند تفاوت اساسی مشاهده می‌شود. همگرایی دینی، مبنای وحدت خود را بر اصول ایمان، تقوا و عدالت قرار می‌دهد، در حالی که همگرایی غیردینی معمولاً بر پایه قومیت، زبان و منافع اقتصادی شکل می‌گیرد. از این رو، همگرایی دینی از نظر پایداری همبستگی درونی، پایدار و الهی است، در حالی که همگرایی غیردینی بیشتر موقتی، شکننده و قراردادی باقی می‌ماند.عامل مشروعیت در مدل دینی، رضای الهی و اخلاق است، اما در مدل غیردینی، مشروعیت به قدرت و قانون بشری وابسته است. پیامدهای اجتماعی نیز در این دو مدل تفاوت چشمگیری دارد؛ همگرایی دینی به اعتماد، برادری و عدالت منجر می‌شود، در حالی که همگرایی غیردینی زمینه را برای رقابت، تبعیض و بی‌اعتمادی فراهم می‌آورد.از منظر تاریخی نیز نمونه‌ها گویا هستند: همگرایی دینی در امت اسلامی صدر اسلام و دولت مدینه با موفقیت شکل گرفت و انسجام اجتماعی ایجاد کرد، در حالی که همگرایی غیردینی در بسیاری از دولت‌های ناسیونالیستی قرن بیستم به دلایل فقدان بنیان‌های اخلاقی و ایمانی، با چالش‌های جدی و بحران‌های داخلی روبه‌رو شدتجربه تاریخی صدر اسلام در مدینه بهترین نمونه از همگرایی دینی است که توانست در کوتاه‌مدت، اقوام مختلف عرب، یهود، مهاجر و انصار را در یک امت واحد گرد آورد. در حالی‌که بسیاری از نظام‌های قومی و ناسیونالیستی قرن بیستم، به‌دلیل فقدان پایه‌های اخلاقی، گرفتار جنگ‌های داخلی و فروپاشی اجتماعی شدند.در جوامعی مانند افغانستان، که از تنوع قومی، زبانی و مذهبی برخوردارند، تنها محور مشترک واقعی و مقبول میان مردم، دین اسلام است.اسلام می‌تواند نقش «چتر هویت مشترک» را ایفا کند و در سایه آن، احساس عدالت، تعلق و برادری را در میان اقوام مختلف زنده سازد.اگر نظام سیاسی، مشروعیت خود را از قوم و قبیله بگیرد، واگرایی اجتناب‌ناپذیر است؛ اما اگر از عدالت الهی و اخلاق دینی الهام گیرد، اعتماد عمومی احیا و همگرایی تقویت می‌شود.به همین سبب، همگرایی ملی در چارچوب ارزش‌های اسلامی نه تنها آسان‌تر، بلکه پایدارتر و فراگیرتر است.۱:            تدوین سیاست ملی بر محور عدالت اسلامی:عدالت دینی، ستون وحدت و عامل مشروعیت مردمی است.                ۲:            تقویت آموزش وحدت‌بخش دینی:مدارس، رسانه‌ها و مساجد باید فرهنگ برادری و تقوای اجتماعی را نهادینه کنند.                ۳:            گفت‌وگوی بین‌مذهبی در چارچوب امت واحده:

    گفت‌وگو میان مذاهب اسلامی باید بر محور مشترکات اعتقادی استوار باشد.

                    ۴:            اصلاح نظام سیاسی بر اساس شایستگی و نه قومیت:

    شایسته‌سالاری دینی، عامل اعتماد و همبستگی اجتماعی است.شوراها و مجامع مدنی اسلامی می‌توانند بستر گفت‌وگو و همکاری میان اقوام باشند.

    ۵:ایجاد نهادهای مردمی برای همزیستی قومی:همگرایی ملی در جوامع اسلامی، بدون اتکا به همگرایی دینی، پایدار و عمیق نمی‌شود.دین، هم منبع مشروعیت است و هم نیروی اخلاقی همبستگی.از این‌رو، همگرایی ملی با تکیه بر همگرایی دینی، سهل‌الوصول‌تر، مردمی‌تر و پایدارتر است، زیرا بر بنیان فطرت و ایمان بنا می‌شود نه بر منافع زودگذر قومی یا سیاسی.بازگشت به تعالیم قرآن، سیره نبوی و اخلاق اسلامی، نه تنها راه نجات از تفرقه است، بلکه مقدمه‌ای برای تولید تمدن وحدت‌محور اسلامی در عصر حاضر خواهد بود

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا